چرخه شومپیتری بیت کوین، بیت کوین را میتوان نمونهای از “تخریب خلاق” به سبک شومپیتر دانست. اگر این اصطلاح برای شما کمی مبهم به نظر میرسد، نگران نباشید؛ در این مقاله به تشریح کامل آن خواهیم پرداخت. در ادامه، مفهوم چرخه شومپیتری مرتبط با بیت کوین را بررسی کرده و توضیح خواهیم داد که این عبارت از کجا سرچشمه گرفته و چگونه به ایده تخریب خلاق مرتبط است. برای درک بهتر این مفهوم و نقش بیت کوین در این فرآیند، با ما همراه باشید.
چرخه شومپیتری بیت کوین چیست؟
چرخه شومپیتری بیت کوین (Schumpeterian Bitcoin Cycle) شامل سه زیرچرخه مهم است: چرخه کندراتیف (Kondratieff)، چرخه ژوگلار (Juglar) و چرخه کیچین (Kitchin)، که هر کدام مدت زمان متفاوتی دارند. چرخه کندراتیف چندین دهه به طول میانجامد، چرخه ژوگلار کمتر از یک دهه ادامه دارد و چرخه کیچین هم با دورهها و پدیدههایی مانند هاوینگ بیت کوین هماهنگ است. این چرخهها نشان میدهند که بیت کوین، علاوه بر شباهت به منابع طبیعی فیزیکی، وارد چرخههای تکرارشونده با زمانهای متفاوت میشود که هر بار منجر به بازآفرینی و نوآوری در اکوسیستم آن میگردد.
این چرخهها به نام افرادی که نخستین بار آنها را معرفی کردهاند نامگذاری شدهاند. برای درک بهتر این مفاهیم، لازم است با شخصیتها و ایدههای پشت این چرخهها آشنا شویم. هر کدام از این نظریهپردازان نگاه متفاوتی به رفتارهای اقتصادی دارند که به توضیح بهتر تغییرات و نوآوریهای بیت کوین کمک میکند.
یوزف شومپیتر که بود؟
یوزف آلویس شومپیتر (Joseph Alois Schumpeter) اقتصاددان و تاریخنگار اقتصادی برجستهای بود که در جمهوری چک به دنیا آمد و تحصیلاتش را در اتریش گذراند. او به خاطر نظریههایش درباره چرخههای تجاری، توسعه اقتصادهای سرمایهداری و مفهوم کارآفرینی شناخته شده است. شومپیتر معتقد بود که کارآفرینان نقشی کلیدی در سیستم سرمایهداری ایفا میکنند و نیروی محرکهای برای نوآوری و تغییرات اقتصادی هستند.
او بیشتر به خاطر کتاب معروفش “سرمایهداری، سوسیالیسم و دموکراسی (Capitalism, Socialism, and Democracy)” که در سال ۱۹۴۲ منتشر شد، شناخته میشود. در این کتاب، شومپیتر نظریه «تخریب خلاق» را معرفی کرد که به توضیح فرآیند جایگزینی مداوم ایدهها و فناوریهای جدید با قدیمها میپردازد. او همچنین به نظریه فردگرایی روششناختی در اقتصاد پرداخته و تأثیرات آن را بررسی کرده است.
پیش از مهاجرت بهدلیل ظهور حزب نازی، شومپیتر در پستهای مختلفی نظیر وزیر دارایی در دولت اتریش، رئیس یک بانک خصوصی و استاد دانشگاه فعالیت کرده بود. در آغاز، نظریات او تحتالشعاع نظریات جان مینارد کینز (John Maynard Keynes) قرار داشت، اما امروزه بهعنوان یکی از بنیادهای تفکر مدرن درباره تکامل اقتصادی شناخته میشود.
اولین عنصر چرخه شومپیتری بیت کوین؛ تخریب خلاق
اولین عنصر از چرخه شومپیتری بیت کوین، مفهوم “تخریب خلاق” است. اگر یوزف شومپیتر امروز زنده بود، بیشک به بیت کوین جذب میشد. تخریب خلاق فرآیندی است که در آن سیستم سرمایهداری بهطور مداوم خود را بازسازی میکند. این فرآیند بهعنوان محرک پیشرفت در بازارها عمل میکند و آنها را با ایدههای نوین که ساختارهای موجود را تخریب و نسخههای بهتری از آنها را معرفی میکنند، بهروز نگه میدارد.
بیت کوین دارای ویژگیهای متعددی است که نشاندهنده حضور فرآیند تخریب خلاق شومپیتری در اکوسیستم آن است. این ویژگیها باعث شدهاند که بیت کوین به الگویی برجسته برای چرخههای بازسازی سرمایهداری تبدیل شود، که اساس نظریه رشد اقتصادی شومپیتر را شکل میدهند.
برای درک بهتر، به فرآیند هاوینگ در بیت کوین توجه کنید. پس از هر ۲۱۰,۰۰۰ بلاک، پاداشهای بلاک بیت کوین کاهش مییابد و این موضوع بهطور مؤثری یک تخریب خلاق را در اکوسیستم بیت کوین به وجود میآورد. این فرآیند ماینرها را به سوی پیدا کردن مزیتهای رقابتی، بهرهوری بیشتر و کاهش اتلافها سوق میدهد یا آنها را از رقابت کنار میزند. بهاینترتیب، ارزش بیت کوین بهعنوان یک عنصر اساسی در سرمایهداری و از طریق چرخههای تخریب خلاق آن، تجدید میشود.
محصول جدید یا تکامل؟
شاید این سوال برایتان پیش آید که اگر تخریب خلاق جزئی از ذات بیت کوین است، پس محصولات جدیدی که بهواسطه تخریب بازارهای موجود توسط ایدههای نوین پدیدار میشوند، کجا هستند؟
پاسخ ساده است: بهجای اینکه بیت کوین خود را به محصول جدیدی تبدیل کند، هر چرخه تخریب خلاق موجب میشود که بیت کوین به نسخهای جدید از خودش تبدیل شود و بهاینترتیب، تکامل یابد. ما معمولاً بیت کوین را بهعنوان یک موجود ثابت و تغییرناپذیر میبینیم، اما واقعیت این است که این ارز دیجیتال دارای ویژگیهای اساسی برای بازآفرینی و تکامل است.
بیت کوین که بهعنوان پول الکترونیکی بومی اینترنت آغاز به کار کرد، از آن زمان به جنبههای مختلفی تبدیل شده است: از جمله بهعنوان مطمئنترین پلتفرم برای تسویه نهایی قراردادها، حساب پسانداز برای افراد و شرکتها، ابزار مفیدی برای حوالههای بینالمللی و الهامبخش برای توسعه اکوسیستمی از ابزارهای مالی و ارزهای دیجیتال دیگر.
هیچکدام از این کاربردها در سال ۲۰۰۸ بهعنوان ویژگیهای اصلی بیت کوین در نظر گرفته نمیشدند. با این حال، هر چرخه تخریب خلاق باعث تغییر در درک ما از بیت کوین شده و به آن قابلیتهای جدیدی افزوده است.
دومین عنصر چرخه شومپیتری بیت کوین: منبع طبیعی متفاوت
بیت کوین را میتوان بهعنوان منبع طبیعی غیرقابل تجدید مشابه طلا یا نفت خام در نظر گرفت که قدرت تغییر مسیر تمدن انسانی را داشته است. نفت خام، از زمان کشف آن در دوران باستان تا به امروز، شاهد چرخههای مختلفی از تخریب خلاق بوده است.
هرچند تفاوتهای مهمی بین بیت کوین و منابع طبیعی وجود دارد، شباهتها نیز بهویژه جالب توجه هستند. بیت کوین را میتوان بهعنوان یک میدان فیزیکی برای کاوش در نظر گرفت که در آن کاوشگران بهدنبال استخراج سکهها هستند. این میدان ویژگیهای زیر را دارد:
- محدودیت بازدهی: کل تعداد سکههای قابل استخراج در این میدان به ۲۱ میلیون محدود است. فارغ از میزان تلاش کاوشگران، این میدان هرگز بیشتر از این تعداد سکه تولید نخواهد کرد. بنابراین، همه کاوشگران از قبل میدانند که فعالیتهای آنها یک نقطه پایان مشخص دارند.
- افزایش سختی استخراج: کاوشگران میدانند که با ادامه حفاری، پیدا کردن سکههای جدید دشوارتر خواهد شد. علت این امر عدم امکان حصارکشی و عدم قابلیت قانونگذاری بر فرایند کاوش است. بنابراین، کاوش برای سکهها به نوعی “تب طلا” تبدیل میشود و رقابت در استخراج سکهها بسیار شدید است.
- تجهیزات پیچیدهتر: با افزایش رقابت و دشواری حفاری، فضای کمتری برای هر کاوشگر وجود خواهد داشت و نیاز به تجهیزات پیچیدهتر برای استخراج سکهها افزایش مییابد.
این ویژگیها نشاندهنده شباهتهای قابل توجه بیت کوین با منابع طبیعی محدود هستند و بهویژه به درک بهتر چرخههای تخریب خلاق و نحوه تأثیر آنها بر بازارها و اقتصاد کمک میکنند.
سومین عنصر چرخه شومپیتری بیت کوین: سه زیرچرخه مهم
با فرض اینکه بیت کوین بهعنوان یک منبع طبیعی ناپدید نشدنی در نظر گرفته شود، میتوانیم استدلال کنیم که قیمت این ارز دیجیتال تحت تأثیر مجموعهای از چرخههای نهادینهشده قرار دارد. این چرخهها که از دهه ۱۹۲۰ بهعنوان مفاهیم کلیدی در تحلیل منابع طبیعی شناخته شدهاند، در نظریه چرخههای تجاری یوزف شومپیتر نیز بهکار رفتهاند.
شومپیتر سه چرخه با طولهای مختلف را بهعنوان پایهای برای نظریه چرخههای تجاری خود شناسایی کرد که این سه چرخه بهعنوان اجزای یک چرخه شومپیتری کلیتر عمل میکنند:
- چرخه کیچین: کوتاهترین زیرچرخه در این تئوری است که طبق تخمین شومپیتر، حدود ۴۰ ماه طول میکشد. با این حال، اندازهگیریها نشان دادهاند که این چرخه میتواند تا ۶۰ ماه هم ادامه یابد.
- چرخه ژوگلار: این چرخه دومین زیرچرخه است که طول آن بهطور معمول حدود ۱۰ سال است، با نوسانهایی که در ادبیات بهطور متوسط بین ۷ تا ۱۱ سال قرار دارد.
- چرخه کندراتیف (موج کِی): طولانیترین چرخه در این نظریه است که بهطور معمول حدود ۵۰ سال طول میکشد.
در جدول زیر، خلاصهای از معیارهای مرتبط با این زیرچرخهها و طول تقریبی آنها برای بیت کوین آمده است:
طول | معیار (نسبت) | تعداد در هر موج کندراتیف | |
---|---|---|---|
چرخه کیچین بیت کوین | ۴۴ تا ۴۸ ماه | I₂S | ۱۰ |
چرخه ژوگلار بیت کوین | ۷ تا ۸ سال | IC₂CI | ۵ |
چرخه کندراتیف بیت کوین | ۳۶ تا ۴۰ سال | *S₂F | ۱ |
این چرخهها بهطور همزمان بر تغییرات قیمت بیت کوین تأثیر میگذارند و به درک بهتر روندهای اقتصادی و بازار این ارز دیجیتال کمک میکنند.
چرخه کیچین (Kitchin Cycle)
چرخه کیچین از شرکتهایی ناشی میشود که با محدودیتهای سرمایه ثابت مواجهاند و باید با تأخیرهای اطلاعاتی درباره شرایط بازار کنار بیایند.
در دوران رونق چرخه تجاری و شکوفایی بازار، شرکتها تولید خود را افزایش داده و سودهای خوبی به دست میآورند. این امر منجر به عرضه بیشازحد در بازار و کاهش قیمتها میشود که به نوبه خود باعث رکود میگردد. شرکتها در پاسخ به این شرایط، موجودیهای خود را انبار میکنند که این اقدام به کاهش تولید منجر میشود. با بازگشت بازار به تعادل، چرخه کیچین به پایان میرسد.
چرخه ژوگلار (Juglar Cycle)
در چرخه ژوگلار، نوآوری و سرمایهگذاری در دورههای طولانیتر اهمیت بیشتری پیدا میکند. در این چرخه، تقاضا در فازهای صعودی چرخه تجاری به قدری بر عرضه موجود غالب میشود که استفاده کامل از سرمایه فیزیکی موجود کافی نیست.
این چرخه معادل دو دوره هاوینگ، یعنی حدود ۷ تا ۸ سال، در نظر گرفته میشود. اولین چرخه ژوگلار بیت کوین از سال ۲۰۰۹ آغاز شد و تا پایان سال ۲۰۱۵ ادامه داشت. در این دوره، استخراج بیت کوین از CPUها به اولین ایسیک ماینرها (ASIC) منتقل شد.
در حال حاضر، ما به پایان دومین چرخه ژوگلار بیت کوین نزدیک میشویم؛ بنابراین، انتظار میرود که سرمایهگذاریهای مجدد در مکانهای استقرار مزارع ماینینگ و بهرهوری هزینه انرژی از طریق منابع پایدار افزایش یابد. شرکتهای انرژی دوستدار بیت کوین در حال ساخت تأسیسات ماینینگ در کنار میدانهای بادی کماستفاده یا چاههای گاز طبیعی بلااستفاده هستند.
چرخه کندراتیف (Kondratieff Cycle)
نیکولای کندراتیف، اقتصاددان اتحاد جماهیر شوروی، با بررسی قیمت کالاهای کشاورزی و مس، به شناسایی چرخههای بلندمدتی پرداخت که شامل دورههای تکامل و خوداصلاحی هستند. چرخه کندراتیف یا موج K طولانیترین چرخه است و مدت آن بین ۴۰ تا ۶۰ سال متغیر است. این چرخه از یک تغییر بنیادی و تحولآفرین در فناوری نشأت میگیرد و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای دارد.
جدیدترین امواج K شامل عصر فولاد و مهندسی سنگین، عصر نفت، برق، خودرو و تولید انبوه، و عصر اطلاعات و ارتباطات هستند. امواج K مربوط به منابع «سختی» در پول هستند و به چهار دوره اصلی تقسیم میشوند:
- عصر سکههای طلا (۱۸۷۳-۱۹۱۴)
- عصر استاندارد طلا (۱۹۲۵-۱۹۷۳)
- عصر پول فیات (۱۹۷۳-۲۰۰۹)
- عصر بیت کوین (۲۰۰۹ به بعد)
وضعیت بیت کوین در امواج K پیشرو
اگر طول موج K را تقریباً ۴۰ سال در نظر بگیریم، احتمالاً تغییرات جالبی در ذخایر بیت کوین قبل از استخراج آخرین واحد آن در سال ۲۱۴۰ رخ خواهد داد. در پایان اولین موج K بیت کوین (تقریباً در سال ۲۰۴۷)، ۱۰ دوره هاوینگ تکمیل و نزدیک به ۹۰.۲۳۴۳۸۶ درصد از کل بیت کوینها استخراج شده است.
در این زمان، ارزش اقتصادی فضای هر بلاک در طول این موج بهصورت نمایی افزایش مییابد. موج K دوم بیت کوین به فناوریهای نوپا و پیشرفته متکی خواهد بود.
جمع بندی
در چرخه شومپیتری بیت کوین، سه عنصر کلیدی وجود دارد: نظریه تخریب خلاق، منبع فیزیکی طبیعی و زیرچرخههای کندراتیف، ژوگلار و کیچین. این عناصر به طور متقابل بر تکامل و توسعه بیت کوین تأثیر میگذارند. با توجه به روندهای فناوری و نوآوری که در سالهای آینده به ظهور خواهند رسید، احتمالاً شاهد امواج تحولآفرین و متحولکننده در چرخه کندراتیف بیت کوین خواهیم بود.
در نهایت، این چرخهها با رسیدن به انتهای اولین موج K بیت کوین در سال ۲۰۴۷، به سمت یکدیگر همگرا خواهند شد و میتوانند تحولات قابل توجهی در اکوسیستم بیت کوین و بازار ارز دیجیتال به وجود آورند.
source