ده سال پیش، اصطلاح «اینفلوئنسر مارکتینگ» وجود نداشت. امروزه این صنعت در حال رونق است و برندهای بزرگ به آن توجه می کنند. با این حال، بیشتر مردم پشتوانه های ذهنی واقعی را که باعث می شود بازاریابی تأثیرگذار به خوبی کار کند، درک نمی کنند. پس بیایید وارد آن شویم، آیا؟
1. همنوایی فرهنگی
انسان ها موجودات اجتماعی هستند که طوری برنامه ریزی شده اند که عمیقاً با کسانی که در «بسته» ما هستند ارتباط برقرار کنند. با این اتصال، انتظار شدیدی به وجود می‌آید که شبیه به گروه باشد، یا شاید بهتر بگوییم، «همگام با جونزها» (یا شاید حتی کارداشیان‌ها).
برای مصرف‌کنندگانی که تأثیرگذارانی را که دنبال می‌کنند جزئی از بسته خود می‌دانند، بسیاری احساس می‌کنند که موظف هستند با فعالیت‌های خود ادامه دهند. و از آنجایی که اینفلوئنسرهایی که ما در ابتدا در یک حوزه معتبر می‌دانیم، در نهایت از طریق پدیده‌ای به نام اثر هاله‌ای در حوزه‌های دیگر معتبر می‌شوند، برای فالوورها آسان است که هر قسمت از محتوا را چیزی ببینند که موظف به تنظیم آن هستند. بنابراین ما تماشا می‌کنیم، درگیر می‌شویم و با سازنده جشن می‌گیریم، زیرا از نظر فرهنگی برای مراقبت برنامه‌ریزی شده‌ایم.
علاوه بر لذت بردن از محتوا، فالوورها تمایل دارند که تأثیرگذاران را برای راهنمایی در مورد انتظارات اجتماعی و اطمینان از خود دنبال کنند. اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی با کسی که در بسته‌مان است همراهی نکنیم؟
بر اساس تحقیقات، زمانی که ما احساس فشار می کنیم تا با انتظارات اجتماعی مطابقت کنیم، مغز ما سیگنال می دهد که یک هنجار اجتماعی را زیر پا گذاشته ایم. بخشی از مغز ما که با تنبیه مرتبط است، فعالیت‌های بیشتری را نشان می‌دهد و این هشدار را نشان می‌دهد که ممکن است مانند دیگران نباشیم یا به دلیل پیروی نکردن از بسته طرد می‌شویم.
2. قدرت و کنترل
انسان ها یک غریزه ذاتی بقا دارند که ما را به سمت سطح پایه ای از قدرت و کنترل سوق می دهد. تا زمانی که کنترل خود را حفظ کنیم، باور داریم که زنده خواهیم ماند. اگرچه داشتن یک انتخاب لزوماً مساوی قدرت نیست، ذهن ما باعث می‌شود باور کنیم که انتخاب راهی برای اعمال قدرت بر زندگی‌مان است.
در زمینه اینفلوئنسرها، ما انتخاب می‌کنیم که محتوا را با دنبال کردن یا اشتراک اینفلوئنسرهای مورد علاقه خود ببینیم. به عبارت دیگر، ما کنترل کاملی بر افرادی که دنبال می‌کنیم و محتوایی که مصرف می‌کنیم داریم، که می‌تواند به ما احساس قدرت کند. .
3. نفوذ اجتماعی اطلاعاتی
بر اساس تحقیقات، “نفوذ اجتماعی اطلاعاتی تغییری در عقاید یا رفتاری است که زمانی رخ می دهد که ما با افرادی که معتقدیم اطلاعات دقیقی دارند، مطابقت داشته باشیم.” خبرنگاران، دانشمندان و وکلا همگی نمونه هایی از افرادی هستند که به نظر ما دارای دانش در سطح کارشناسی هستند.
اگر همین ایده را در مورد تأثیرگذاران اعمال کنیم چه؟ امروز، می‌توانیم استدلال کنیم که اینفلوئنسرها یک عنوان معتبر مشابه برای کسانی که انتخاب می‌کنند آنها را دنبال کنند به اشتراک می‌گذارند – و در حوزه وسیعی از دانش دامنه مورد اعتماد هستند.
اینفلوئنسر مارکتینگ با سرمایه گذاری بر روی اینفلوئنسرهایی که به عنوان متخصص یا گورو در عمودی خود قرار می گیرند، به مجموعه نفوذ اجتماعی ضربه می زند. این یک صندلی جدید در فرهنگ ما است که در آن نوع نسبتاً جدیدی از مخاطبان عمداً بیش از همیشه بینندگان را انتخاب می کنند. بنابراین اگر از یک اینفلوئنسر مبتنی بر اعتماد پیروی می‌کنید، احتمالاً فکر می‌کنید که آنها اطلاعات دقیقی دارند، در این صورت نظرات و رفتار ما می‌تواند تغییر کند تا مطابقت داشته باشد. هنگامی که سازندگان از یک نام تجاری حمایت می کنند، می توانند از طریق موقعیت اقتدار خود و پیوند درک شده با فرهنگ عامه، یک اثر انطباق روانی بر بینندگان ایجاد کنند.
4. ارتباط شخصی
بسیاری از اینفلوئنسرها بر هنر ایجاد ارتباط معنادار با مخاطبان خود مسلط شده اند. عکس‌ها و ویدیوهای صمیمی به بینندگان نگاهی به زندگی واقعی اینفلوئنسرها می‌دهند، که می‌تواند باعث شود که فالوورها احساس ارتباط شخصی کنند. اینفلوئنسرها به طور مرتب مخاطبان خود را مستقیماً مورد خطاب قرار می دهند و با این نگاه اجمالی به تعامل مستقیم با اینفلوئنسر، یک فالوور می تواند احساس عمیقی در ارتباط با اینفلوئنسر داشته باشد. این ارتباط شخصی به این معنی است که افراد می توانند تأثیرگذاران را در سطوحی که منعکس کننده دوستان واقعی هستند اولویت بندی کرده و به آنها اعتماد کنند.
در تجربه من، اینفلوئنسر مارکتینگ مؤثرترین رسانه برای دسترسی نه تنها به مخاطبانی است که صراحتاً می‌خواهند گوش کنند، بلکه به روش‌های عمیقاً شخصی نیز برای آن افراد جذابیت دارد.
5. تمایل به کمک به دیگران
دوستان شما را از فرودگاه می برند یا وقتی مریض هستید برایتان سوپ می آورند. چرا؟ ساده است: ما به عنوان انسان وقتی به نزدیکان خود کمک می کنیم احساس خوبی داریم. چند راه برای کمک به دوستان اینفلوئنسرمان این است که به آنها پول بدهیم، از آنها در رسانه های اجتماعی حمایت کنیم یا چیزی از اسپانسرهایشان بخریم.
انسان ها تمایل ذاتی به کمک به دیگران دارند. دیدن کسی که نیازمند است، واکنش عاطفی درونی را برمی انگیزد. صرف نظر از مکانیسم، اینفلوئنسرها تا حدی کار می کنند، زیرا میل به کمک به یک دوست را برمی انگیزند.
از آنجایی که بسیاری از ما به طور باورنکردنی با افرادی که با آنها تعامل داریم و تأثیرگذارانی که از آنها پیروی می کنیم احساس نزدیکی می کنیم، این یک غریزه طبیعی است که بخواهیم وقتی می دانیم می توانیم به آنها کمک کنیم، “بار احساسی” را که احساس می کنیم کاهش دهیم.
نتیجه
اینفلوئنسر مارکتینگ به این دلیل موثر است که بر طبیعی ترین تمایلات، احساسات و خواسته های ما سرمایه گذاری می کند. اینفلوئنسر مارکتینگ در مقیاس دهان به دهان است، جایی که مردم به کسانی که به آنها اعتماد دارند و کسانی که می توانند از داستان سرایی به طور موثر استفاده کنند گوش می دهند. وقتی به جزئیات روانشناختی می پردازیم، متوجه می شویم که احساسات طبیعی، ترس از دست دادن، مراقبت و ایجاد رابطه به صورت دیجیتالی بازی می کنند.
این واکنش ها همه طبیعی، انسانی و در وجود همه ما هستند. دنیای دیجیتال راهی برای استفاده از ارتباطات شخصی پیدا کرده است. و به دلیل این ارتباطات انسانی، فکر می‌کنم می‌توان گفت که اینفلوئنسر مارکتینگ به این زودی‌ها ترکیب بازاریابی را ترک نمی‌کند.
شورای آژانس فوربس یک انجمن فقط دعوت برای مدیران در روابط عمومی موفق، استراتژی رسانه، آژانس های خلاق و تبلیغاتی است. آیا من واجد شرایط هستم؟ Bradley HoosCEO در Outloud Group، یک آژانس بازاریابی تأثیرگذار با خدمات کامل که کمپین های استراتژیک را در مقیاس ایجاد و اجرا می کند. “>

اصول بازاریابی عصر دیجیتال

توسط blogcheck