صدای مشتری همیشه یکی از قدرتمندترین مفاهیم در بازاریابی بوده است و پلتفرم های رسانه های اجتماعی امروزی به عنوان یک مگافون غول پیکر برای آن صدا عمل می کنند.
در واقع، رسانههای اجتماعی به طور اساسی تعادل قدرت بین مشتریان و برندها را تغییر دادهاند، زیرا توصیههای همتایان را قادر میسازد تا نقش بسیار بیشتری در تصمیمگیریهای خرید ایفا کنند. بر اساس یک مطالعه مک کینزی، تبلیغات دهان به دهان الهام گرفته از بازاریابی بیش از دو برابر بیشتر از تبلیغات پولی فروش ایجاد می کند و این مشتریان 37 درصد نرخ نگهداری بالاتری دارند. با توجه به اهمیت توصیههای همتایان و تقویت آنها از طریق رسانههای اجتماعی، اینفلوئنسر مارکتینگ به موضوعی بسیار مورد بحث در میان بازاریابان تبدیل شده است. این امر به ویژه با توجه به شیوع اینفلوئنسرها در جمعیت رو به رشد "هزاره" و "مادر" صادق است.
اینفلوئنسر مارکتینگ را می توان به شکلی از بازاریابی تعریف کرد که افراد دارای نفوذ بر خریداران بالقوه را شناسایی و هدف قرار می دهد. در گذشته، برندها ممکن است بر وبلاگ نویسان و افراد مشهور مشهور تمرکز داشته باشند، اما امروزه موج جدیدی از مصرف کنندگان "روزمره" وجود دارد که می تواند به همان اندازه تأثیر بگذارد.
اینفلوئنسر برند چیست؟
در حال حاضر، وقتی یک برند تأثیرگذاران را شناسایی میکند، اغلب به تعداد فالوورهایی که هویت در پلتفرمهای اجتماعی دارد نگاه میکنند. با این حال، مالکوم گلدول در کتاب معروف خود «نقطه اوج»، ماون ها را (به قول خودش اینفلوئنسرها) به عنوان افرادی معرفی می کند که دانش زیادی در مورد یک موضوع دارند. تأثیر فقط داشتن فالوورهای زیاد نیست. همچنین بر اساس تخصص و اعتبار در مورد موضوع و رابطه بین تأثیرگذار و پیروان او هدایت می شود.
به جای نگاه ساده به دنبال کنندگان، معادله بهتری که برندها باید در نظر بگیرند، عبارت زیر است:
نفوذ = دسترسی به مخاطب (# فالوور) x تمایل به برند (تخصص و اعتبار) x استحکام رابطه با فالوورها
دو انتهای طیف
پلتفرمهایی مانند اینستاگرام و یوتیوب منجر به ظهور نسل جدیدی از اینفلوئنسرها شدهاند که فالوورهای زیادی را در موضوعات مهمی مانند مد، زیبایی و غذا جمعآوری کردهاند. یکی از این نمونهها، میشل فان است که مجموعهای از ویدیوهای یوتیوب را با نمایشها و آموزشهای آرایش ساده آغاز کرد. او بیش از 6 میلیون دنبال کننده دارد. مهمتر از تعداد فالوورهای او، برند شخصی است که او توانسته است بسازد. میشل فان به یک مرجع لوازم آرایشی تبدیل شده است که بسیاری از مصرف کنندگان به او اعتماد کرده اند… تا جایی که لورآل در واقع یک خط تولید لوازم آرایشی را با او به اشتراک گذاشته است.
BDMI Graph On Influencers در طرف دیگر این طیف، مشتریان «روزمره» یک برند و حامیان برند قرار دارند. بسیار مهم است که تأثیر ترکیبی این مشتریان بر گروههای فالوورهای خود را کاهش ندهید. در حالی که ممکن است من تقریباً به اندازه میشل فان فالوور نداشته باشم، دوستان نزدیکی دارم که به نظر من اعتماد دارند. این نوع رابطه اینفلوئنسر/پیرو به طور فوق العاده سریع مقیاس می شود و روندهای عظیمی را در بازار ایجاد می کند. این نوع رفتار اینفلوئنسر است که شرکتهای کوچک بینام را به سرعت به شهرت و ثروت رسانده است.
کاری که باید انجام دهید:
استفاده از تأثیرگذاران برند شما با ایجاد روابط با مشتری شما آغاز می شود. با توجه به اینکه مشتریان چقدر در رسانه های اجتماعی درباره برندها پست می کنند، سرمایه گذاری بر روی تجربه و خدمات مشتری برتر باید در اولویت باشد. کمی عشق نشان بده! این می تواند شامل تعامل مستقیم با مشتریان، ارائه تخفیف های تبلیغاتی، برنامه های وفاداری، یا حتی ایجاد یک هیئت مشاوره مشتری باشد. با ارائه یک تجربه مشتری برتر و تجلیل از مشتریان خود، به اشتراک گذاری ارگانیک و معتبرتر در مورد برند خود تشویق خواهید کرد. اگر می توانید میشل فان خود را پیدا کنید و از این رابطه برای تقویت بیشتر یک جامعه استفاده کنید.
در نهایت، علاوه بر بهبود تجربه مشتری شما، یک برند باید از تأثیرگذارانی که متخصصان واقعی صنعت با دنبال کنندگان زیاد هستند نیز آگاه باشد. آژانسهایی مانند The Mobile Media Lab و Laundry Service خدماتی را ارائه میکنند تا به برندها کمک کنند تا تأثیرگذاران را در مقیاس بزرگ متصل کنند.
اسکات کوک، بنیانگذار و مدیر عامل Intuit، به بهترین وجه گفت: "یک برند دیگر آن چیزی نیست که ما به مصرف کننده می گوییم که هست، بلکه همان چیزی است که مصرف کنندگان به یکدیگر می گویند که هست." او ضربه ای به سرش زده است و اعداد این را نشان می دهند. اینفلوئنسرها قدرت را در دست دارند و وظیفه ما این است که به آنها رسیدگی کنیم.
کایل وانگ موسس و مدیرعامل Pixlee است. او را در توییتر به آدرس kwong47@ دنبال کنید.
Kyle WongI مدیر عامل Pixlee () است، یک استارتآپ سرمایهگذاری شده که به شرکتها کمک میکند تا از عکسهای مشتری معتبر استفاده کنند. من با برخی از بزرگترین برندها و آژانس ها در مورد اینکه چگونه تقاطع عکس های تولید شده توسط کاربر و کلان داده ها تبلیغات را برای سال های آینده تغییر می دهد مشورت می کنم. من یک دانش آموخته دانشگاه استنفورد هستم که روی چهارمین استارت آپ خود کار می کنم.">