طی سال‌های اخیر شرکت‌های دانش‌بنیان به بخش مهمی از اقتصاد ایران تبدیل شده‌اند و نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی دارند اما این حوزه هم همانند سایر حوزه‌ها با موانع و مشکلاتی رو به رو است.

به گزارش ایسنا، در یک تعریف، شرکت دانش‌بنیان یعنی نیروی فکر و خلاقیت فرد یا گروهی و نباید معادل یک ساختار کارخانه‌ای قرار گیرد. شرکت‌های بزرگ و دانش‌بنیان دنیا هیچ وقت کارخانه و خط تولید ندارند ولی متاسفانه در کشور ما هنوز به مقوله دانش بنیان به عنوان تولید و خط تولید نگاه می‌شود. دانش‌بنیان بودن یعنی تولید خلاقیت بیشتر و ایجاد مدل های کسب‌و کاری که تا پیش از این وجود نداشته‌اند.

یکی از ارکان اقتصاد دانش بنیان، تشکیل شرکت‌های دانش بنیان یا نهادهای واسط تجاری سازی است که به وسیله آنها بتوان اقتصاد دانش بنیان را در کشور نهادینه کرد. نکته قابل توجه این است شرکت‌های دانش‌بنیان بر پایه نوآوری و خلاقیت ساخته شده‌اند و نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی دارند.

اهمیت و حمایت از شرکت‌های دانش بنیان و به صورت کلی این حوزه مورد توجه دولت‌ها طی سال‌های گذشته قرار گرفته است. شناسایی، ایجاد و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان به‌عنوان یکی از سیاست‌گذاری‌های حوزه علم و فناوری محسوب می‌شود، به‌طوری‌که این نوع از شرکت‌ها با استفاده از دانش خود می‌توانند با تولید محصول جدید و افزایش کیفیت محصول فعلی ارزش افزوده فراوانی ایجاد کنند.

بنابراین با ایجاد شرکت‌های دانش‌بنیان و استفاده از دانش نیروی انسانی و مهارت در تجاری‌سازی ایده‌ها، در فرآیندی دانشی و با بهره‌وری بالا می‌توان به ارائه محصولات تجاری و رقابت‌پذیر پرداخت و اقتصادی دانش‌بنیان که مزیت رقابتی هر اقتصاد ‌باشد را پایه‌ریزی کرد. بدین‌ترتیب باید با پرورش اقتصاد دانش‌بنیان به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مولفه‌های اثرگذار در توسعه پایدار اقتصادی گامی موثر در دستیابی به این مهم برداشت.

شرکت‌های دانش‌بنیان با کاربردی کردن دانش و استفاده‌ موثرتر از آن در گسترش ظرفیت‌ها و ارتقای درجه بهره‌برداری از منابع سعی در به حداکثر رساندن میزان بهره‌وری دارند؛ در این میان آنچه بیش از پیش مورد توجه قرار می‌گیرد بهره‌وری نیروی انسانی است.  

توسعه بخش خصوصی و کوچک شدن بدنه دولت، اشتغال‌زایی گسترده، تقویت پیوند بین آموزش عالی و بازار کار، افزایش درآمدهای دولت، از بین رفتن وابستگی به خارج از کشور و … همگی از مزایای اقتصاد دانش بنیان است و از طرفی اقتصاد مبتنی بر دانش به دلیل متکی بودن به توانمندی‌های فکری افراد از سازگاری و انعطاف پذیری بالایی برخوردار بوده و این نوع اقتصاد، کمتر دچار تهدیدات داخلی و خارجی می‌شود و در صورت تحقق، بسیاری از مشکلات کشور حل می‌شود.

اما در کنار مزایای گفته شده  این حوزه هم مانند سایر حوزه‌ها با چالش‌ها و موانعی روبه‌رو است. به طور مثال چندی پیش مدیرکل دفتر فناوری وزارت صمت اعلام کرد پس از تصویب اولین نسخه‌ی قانون شرکت‌های دانش‌بنیان مصوب سال ۱۳۸۹ تاکنون، تقریبا دو دهه است که گذشته اما همچنان با اقتصاد دانش بنیان به‌ معنای واقعی، به سه دلیل فاصله بسیاری داریم.

او تأکید کرد: در وهله اول، باید گفت که طی دو دهه اخیر بیشتر تمرکز بر کمیت بوده و سیاست‌گذاران بر این تمرکز و تاکید داشته که تعداد شرکت‌های دانش‌بنیان را افزایش دهیم، گفتمان‌هایی فراهم شود که دانشگاه‌ها، شرکت‌های زایشی تاسیس کنند و هدف چندان بر این نبود که بخشی از این شرکت‌ها رشد پیدا کنند و در جایگاه شرکت‌های بزرگ صادراتی قرار گیرند. چندان به دنبال این نبوده‌ایم که این شرکت‌ها توسعه پیدا کرده و بین‌المللی شوند تا بتوانند صنعت‌سازی کنند.

طبق گفته این مقام مسئول اولین مشکلی که اکثر این شرکت‌ها به عنوان یکی از موانع اعلام می‌کنند، بحث تعرفه واردات محصولات مشابه است؛ به طور مثال خیلی از محصولات دانش‌بنیان، تعرفه یک درصدی دارند که فاجعه است و به‌نفع صادرکننده خارجی است.

همچنین بسیاری از شرکت‌های دانش‌بنیان، مشکل تامین ارز دارند و تخصیص ارز به آن‌ها صورت نمی‌گیرد. بسیاری از مواقع ثبت سفارش واردات مواد دچار مشکل است و این اطمینان را ندارند که وارد این فضا شده به طور مثال تا پنج سال آینده مشکل تامین مواداولیه و قطعات حداقلی دارند علاوه بر موارد ذکر شده در بحث صادرات محصولات، در اکثر مواقع در تبادل ارز دچار مشکلات جدی هستند برای این‌ها باید یک بسته ویژه حمایتی در نظر گرفت.

بحث توزیع مواد اولیه از دیگر موانع شرکت‌های دانش بنیان است از دیگر موانع، بحث توزیع مواد اولیه این شرکت‌هاست. بسیاری از مواقع شرکت‌ها باید از بورس کالا تهیه کنند، بورس کالا سهمیه‌ای خاص به آن‌ها تخصیص می‌دهد و بعد از آن، ماده اولیه‌ای ندارند. از سوی دیگر بحث تأمین مالی متوسط مقیاس از دیگر موارد مطرح شده در این حوزه است؛ طبق گفته مدیرکل دفتر فناوری و نوآوری وزارت صمت در کشور برای شرکت‌های دانش‌بنیان به طور مثال صندوق‌های نوآوری و شکوفایی تامین مالی می‌کنند، رقم‌های تامین مالی حدود پنج تا نهایت ۵۰ میلیارد تومان است که در مقایسه با مثلا شرکت‌های حمل‌ونقل هوایی در کشور خارجی که تنها یک میلیارد دلار صرف تحقیق و توسعه می‌کند.  

علاوه بر موارد گفته شده این شرکت‌ها برای آنکه عموما رشد کنند، منابع داخلی، کفاف‌شان را نخواهد داد، بنابراین باید ابزارهای مالی دیگری را برای آنها در نظر گرفته شود. موضوع تقاضا از جمله مشکلات شرکت‌های دانش‌بنیان است. در واقع بسیاری از مواقع شرکت‌های دانش‌بنیان در ایران به دلایل مختلف، تقاضای متفاوتی ندارند و بازار تثبیت شده است؛ یک محصول تولید می‌شود، رقابت هم وجود ندارد و بنابراین به‌دنبال به‌روزآوری نیستند.  

بنابراین چنانچه بخواهیم بر رشد شرکت‌های دانش بنیان تمرکز شود تا این شرکت‌های کوچک به شرکت‌های متوسط و سپس به شرکت‌های بزرگ تبدیل شوند، چند دستگاه مختلف باید پای کار بیایند و هماهنگ با هم، دستورها را تعریف کنند.

انتهای پیام

source

توسط blogcheck.ir