به گزارش شهر بورس، به نقل از عصر تجارت، با هر بار نزدیک شدن به فصل سرما، زنگ خطر «ناترازی انرژی» برای بزرگ‌ترین و سودآورترین صنایع کشور، به‌ویژه صنعت فولاد و متالورژی، به صدا درمی‌آید. این نه یک بحران ناگهانی، بلکه یک فاجعه تکراری و پیش‌بینی‌پذیر است که هرساله میلیون‌ها تن تولید را متوقف، میلیاردها تومان زیان را به سهامداران تحمیل و اعتبار صادراتی کشور را در بازارهای جهانی مخدوش می‌کند.

در شرایطی که بخش اعظم فعالیت‌های تولیدی صنایع متالورژی به گاز طبیعی وابسته است، قطع دستوری جریان گاز در فصل زمستان برای جبران کمبود مصرف خانگی، در واقع یک سوبسید پنهان از جیب تولید به سبد مصرف است. این رویکرد، در خوشبینانه‌ترین حالت، نوعی «مدیریت بحران مقطعی» است، نه «حکمرانی اقتصادی پایدار». وقت آن رسیده که از مرحله پذیرش این ناتوانی مزمن بگذریم و به دنبال راه‌حل‌هایی باشیم که یا ریسک را رفع کند یا حداقل خسارت آن را جبران کند.

زیان فراتر از کاهش تولید

هزینه‌های ناشی از توقف اجباری تولید در زمستان، به مراتب فراتر از صرفاً کاهش حجم تولید است.

تبلیغ درون‌خطی

زیان مستقیم تولید: هر روز قطعی گاز، به معنای از دست رفتن ظرفیت تولید روزانه و عدم تحقق درآمدهای صادراتی است. این زیان مستقیماً بر صورت‌های مالی شرکت‌ها و در نتیجه بر قیمت سهام در بورس تأثیر می‌گذارد.

خسارت به تجهیزات: توقف ناگهانی کوره‌ها و خطوط تولید متالورژی، آسیب‌های فنی و هزینه‌های تعمیر و نگهداری سنگینی را در پی دارد.

جریمه‌های صادراتی: بزرگترین شرکت‌های فولادی ما تعهدات بین‌المللی برای تحویل محصولات خود دارند. عدم پایبندی به این تعهدات به دلیل قطعی گاز، منجر به پرداخت جریمه‌های سنگین و از دست رفتن اعتبار بلندمدت در بازارهای جهانی می‌شود.

اثر روانی بر سرمایه‌گذار: برای سرمایه‌گذار، پیش‌بینی‌پذیر نبودن تولید، بزرگترین عامل فرار است. سهامداری که می‌داند در فصل زمستان، سهمش به دلیل سیاست‌های انرژی، بدون دلیل بنیادی وارد مدار ریزش می‌شود، ترجیح می‌دهد سرمایه‌اش را به بازارهای امن و غیرمولد ببرد.

سه راه‌حل نوین مالی برای مقابله با ریسک انرژی

۱. بیمه‌های پوشش ریسک انرژی

صنعت بیمه، ابزار کلاسیک مدیریت ریسک است. اما در ایران، بیمه‌نامه‌ای تخصصی که خسارت ناشی از تصمیمات حاکمیتی (دستور قطع گاز یا برق) را پوشش دهد، به صورت مؤثر وجود ندارد.

مطالبه از بیمه مرکزی: باید با همکاری سازمان بورس، مدل‌های جدید بیمه‌ای طراحی شود که شرکت‌ها بتوانند با پرداخت حق بیمه مشخص، خسارات مالی ناشی از قطعی اجباری (از جمله کاهش درآمد، جریمه‌های تأخیر صادراتی و آسیب به تجهیزات) را پوشش دهند. این اقدام، ریسک سیستماتیک ناشی از سوءمدیریت انرژی را به یک ریسک قابل پوشش بیمه‌ای تبدیل می‌کند و به‌طور مستقیم، جذابیت سرمایه‌گذاری در بورس را برای شرکت‌های فولادی افزایش می‌دهد.

بیمه به مثابه تضمین دولتی: در واقع، دولت می‌تواند از طریق مکانیزم بیمه (به جای پرداخت یارانه‌های نقدی یا تهاتر پیچیده)، بخشی از هزینه‌های ناترازی خود را به شیوه‌ای شفاف‌تر و بازارمحور جبران کند.

۲. تأمین مالی نیروگاه‌های خودتأمین از طریق بورس

برای فرار دائمی از تله قطعی، صنایع فولادی باید به سمت نیروگاه‌های برق و گاز اختصاصی حرکت کنند. این پروژه‌ها سرمایه هنگفتی نیاز دارند که نه دولت قادر به تأمین آن است و نه شبکه بانکی توان کافی دارد.

اوراق تأمین مالی پروژه‌ای: بورس می‌تواند نقش خود را در اینجا ایفا کند. عرضه اوراق صکوک اجاره یا مشارکت با هدف مشخص توسعه زیرساخت انرژی اختصاصی برای شرکت‌های متالورژی، می‌تواند نقدینگی بخش خصوصی و عمومی را مستقیماً به سمت ساخت نیروگاه‌ها و واحدهای تولید گاز متمرکز کند.

مزیت برای سرمایه‌گذار: بازدهی این اوراق می‌تواند به نحوی تضمین شود که از بازدهی بازارهای غیرمولد بیشتر باشد و سرمایه‌گذاران مطمئن باشند که سرمایه آن‌ها مستقیماً در حال حل یک ابرچالش ملی است.

۳. ایجاد بازار موازی گاز در بورس انرژی

تا زمانی که گاز تنها در اختیار دولت باشد و با قیمت دستوری عرضه شود، ناترازی ادامه خواهد داشت. برای صنایع بزرگ، باید امکان خرید گاز تضمین‌شده از طریق یک بازار ثانویه و شفاف در بورس انرژی فراهم شود.

جذب سرمایه‌گذاری‌های کوچک در بخش انرژی: در این بازار، تولیدکنندگان کوچک گاز و سرمایه‌گذاران جدید می‌توانند با تضمین فروش به صنایع بزرگ، به سرمایه‌گذاری در توسعه میادین کوچک گاز ترغیب شوند.

اولویت‌بندی هزینه‌ای: این سازوکار به فولادساز اجازه می‌دهد که برای تضمین پایداری تولید خود در زمستان، با قیمت بالاتری گاز خریداری کند. این منطق اقتصادی، از زیان ناشی از توقف تولید به مراتب کارآمدتر است.

صنعت فولاد و متالورژی ایران، در حال مبارزه در دو جبهه است: یکی در صحنه بین‌المللی علیه تحریم‌ها و دیگری در جبهه داخلی علیه بی‌ثباتی‌های مقرراتی و ناترازی انرژی.

دیگر پذیرفتنی نیست که بزرگ‌ترین صنایع ما، هر سال در آستانه زمستان، در حالت تعلیق و بیم به سر ببرند. کیش اینوکس و ایران متافو، فرصتی برای اعلام یک رویکرد جدید از سوی دولت است: رویکردی که ریسک ناترازی انرژی را از دوش تولید بردارد و از طریق ابزارهای مالی نوین، زمینه را برای سرمایه‌گذاری پایدار و فرار از تله قطعی‌های اجباری فراهم سازد.

برای حفظ تولید، اشتغال و اعتبار ملی، باید به این پرسش پاسخ داد: آیا دولت اراده دارد که بزرگترین صنایع کشور را از اسارت یک ناترازی فصلی نجات دهد؟ پاسخ مثبت، نه در وعده، بلکه در رونمایی از بیمه‌نامه‌های پوشش ریسک انرژی و اوراق تأمین مالی نیروگاه‌های اختصاصی در نمایشگاه‌های پیش رو نهفته است.

source

توسط blogcheck.ir