به گزارش شهر بورس، روند تحولات سودان و تشدید شکاف میان نیروهای مسلح این کشور (SAF) به رهبری ژنرال عبدالفتاح البرهان و گروه پشتیبانی سریع (RSF) به فرماندهی ژنرال محمد حمدان دقلو، «حمیدتی»، نگرانیهای امنیتی تازهای در سطح منطقه و جهان ایجاد کرده است. در حالی که خارطوم اکنون تحت کنترل ارتش قرار دارد، بخشهای غربی سودان و بهویژه دارفور، عملاً در اختیار نیروهای RSF قرار گرفتهاند.
بازپسگیری الفاشر و هشدار درباره سناریوی افغانستان
نیروهای پشتیبانی سریع ماه گذشته توانستند بار دیگر کنترل شهر استراتژیک الفاشر را بهدست گیرند؛ شهری که گزارشهایی درباره وقوع قتلعام غیرنظامیان در آن منتشر شده است. به باور ناظران، بدون آتشبس و تشکیل دولتی فراگیر با حمایت جامعه جهانی، سودان در معرض درگیریهای طولانیمدت و فرسایشی قرار خواهد گرفت.
برخی تحلیلگران بر این باورند که نقش گروههای رادیکال در این منازعه، یادآور شرایط افغانستان پس از خروج نظامی شوروی در سال ۱۹۸۹ است؛ دورانی که زمینهساز ظهور طالبان و فراهمشدن بستری برای القاعده شد. هرچند امروز القاعده و داعش تضعیف شدهاند، اما سابقه احیای این گروهها در مناطق بحرانزده، تهدیدی جدی محسوب میشود.

خطر تبدیل سودان به پل جدید افراطگرایان
به گفته کارشناسان، چشمپوشی از وضعیت سودان و پذیرش تبدیل این کشور به پایگاهی برای نیروهای افراطی، یک خطای استراتژیک خواهد بود. در حالی که شاخههای مرتبط با القاعده هماکنون در غرب آفریقا در پی گسترش سرزمینی هستند، بیثباتی سودان میتواند این کشور را به مکانی مناسب برای سازماندهی مجدد این گروهها تبدیل کند.
القاعده پیشتر نیز در دهه ۱۹۹۰ تلاش داشت در سودان مستقر شود و تجربه تاریخی این گروه نشان میدهد این جغرافیا از نظر راهبردی برای شبکههای افراطی اهمیت ویژه دارد. سودان و مناطق مرزی افغانستان و پاکستان هر دو سابقه رویارویی طولانی با قدرتهای خارجی را دارند؛ رویاروییهایی که بهای سنگینی برای مردم این مناطق داشته است.
اتحادهای خطرناک؛ بازگشت به ریشههای بحران
ریشه بحران کنونی سودان به کودتای سال ۱۹۸۹ بازمیگردد؛ کودتایی که با نقشآفرینی حسن الترابی، ایدئولوگ اخوانالمسلمین، عمر البشیر را به قدرت رساند. گرچه البشیر در سال ۲۰۱۹ برکنار شد، اما نفوذ رادیکالها همچنان در ساختار قدرت سودان دیده میشود.
نیروهای پشتیبانی سریع برای پیشروی در خارطوم تلاش کردهاند از حمایت مأموران امنیتی سابق رژیم البشیر بهرهمند شوند؛ اقدامی که شباهت زیادی به اتحاد قبلی البشیر و الترابی دارد. الترابی در سال ۱۹۹۴ گفته بود که «ژنرالهای جاهطلب برای تحقق ایدئولوژی رادیکال بهترین شریک هستند». تجربه تاریخی سودان نشان میدهد چنین اتحادهایی بهای سنگینی برای کشور بههمراه داشته و میتواند دوباره تکرار شود.
پیامدهای منطقهای؛ از دریای سرخ تا شاخ آفریقا
کارشناسان هشدار میدهند که اگر نیروهای رادیکال در ساختار امنیتی سودان نفوذ بیشتری پیدا کنند، این کشور میتواند به پایگاه عملیاتی برای گروههایی تبدیل شود که شمال آفریقا و مسیرهای حیاتی تجارت در دریای سرخ را هدف میگیرند. همچنین آینده توافقنامههای ابراهیم که سودان یکی از امضاکنندگان آن است، در چنین شرایطی مبهم خواهد شد.
در عین حال، هرچند ارتش سودان امارات متحده عربی را به حمایت از رقیب خود متهم میکند، اما کارشناسان معتقدند این موضوع نمیتواند ضعفهای داخلی و اتحاد ارتش با نیروهای رادیکال را پنهان کند.
سودان؛ در آستانه فروپاشی یا تجزیه؟
دو سال از جنگ داخلی میگذرد و نشانهها حاکی از آن است که تداوم درگیری میتواند سودان را به کشوری «شکستخورده» تبدیل کند؛ مشابه یمن تحت سلطه گروههای رادیکال یا لیبی که میان دو دولت تقسیم شده است.
فروپاشی سودان پیامدهای گستردهای برای اتیوپی، چاد، سودان جنوبی، شاخ آفریقا، آفریقا و خاورمیانه خواهد داشت و حتی میتواند زمینهساز شکلگیری بحرانهایی مشابه ظهور طالبان و حملات ۱۱ سپتامبر شود.
ضرورت ورود جامعه جهانی
کارشناسان تأکید میکنند جامعه جهانی—including سازمان ملل، آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای عربی—باید فوراً برای برقراری آتشبس و آغاز مذاکرات فراگیر وارد عمل شود. ادامه درگیریها موجب افزایش تلفات انسانی و ایجاد خلأ قدرت خواهد شد؛ خلأیی که گروههای افراطی معمولاً از آن بیشترین بهرهبرداری را میکنند.
در شرایطی که ارتش خارطوم را در کنترل خود دارد و نیروهای پشتیبانی سریع بر الفاشر تسلط یافتهاند، فرصت مناسبی برای فشار به دو طرف جهت شروع گفتوگوهای سیاسی ایجاد شده است. برخی تحلیلگران حتی معتقدند اکنون زمان آن رسیده که نقشآفرینان جهانی—including افراد بانفوذی مانند دونالد ترامپ—برای مهار بحران و جلوگیری از تکرار سناریوی افغانستان وارد عمل شوند.
منبع: تجارت نیوز
source