بازار خودروی ایران
بازار خودروی ایران

بازار خودرو در حالی وارد آخرین فصل سال شده است که همچنان با انبوهی از چالش‌ها و مشکلات دامنه‌دار دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ بازاری که می‌توان آن را قربانی تصمیمات اشتباه و سیاست‌های ناکام دانست. موضوعی که آینده را با ابهام همراه کرده است و به هیچ عنوان سمت‌وسوی بازار خودروی ایران در اولین ماه زمستان روشن و مشخص نیست.

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، بلاتکلیفی واردات خودرو، مشکلات ارزی، انتظارات تورمی، کاهش تولید و آینده مبهم اقتصادی ـ سیاسی کشور، همگی دست‌به‌دست هم داده و از یک‌سو بازار خودرو را دچار آشفتگی و تلاطم قیمتی کرده و از سوی دیگر، عمق بیش‌تری به رکود داده است.

در این شرایط، از یک سو، خالی‌فروشی خودروهای وارداتی با هدایت و مدیریت وزارت صمت و از سوی دیگر، هجوم وحشتناک به پیش‌فروش ایران خودرو، نشانه‌ای از وضعیت بدخیم این روزهای خودروسازی کشور است.

معادله‌ای ساده و پرهزینه

بازار خودرو در یک‌چهارم پایانی ۱۴۰۴ دیگر صرفاً یک بازار ملتهب یا رکودی به شمار نمی‌آید، بلکه به نماد شکست سیاست‌گذاری مزمن در اقتصاد تبدیل شده است. بازاری که نه از مسیر افزایش تولید داخلی نجات یافته و نه از مسیر واردات خودرو به تعادل رسیده، اکنون در وضعیتی ایستاده است که مصرف‌کننده، تولیدکننده و حتا سیاست‌گذار، همگی بازنده آن هستند. کاهش تولید در کنار انجام‌نشدن واردات، معادله‌ای ساده اما پرهزینه ساخته است: عرضه کم، قیمت بالا و امید پایین.

عادی‌سازی به‌جای زنگ خطر

کاهش تولید دیگر مهم نیست و به‌نوعی به‌جای زنگ خطر برای مسئولان، عادی‌سازی شده است. این در حالی است که یکی از اصلی‌ترین عوامل نابسامانی بازار خودرو ایران، کاهش مستمر تولید خودرو است. در این سال‌ها، خودروسازان همچنان با مشکلات تکراری دست‌به‌گریبان هستند؛ زیان انباشته و بدهی سنگین، قیمت‌گذاری دستوری و عدم تناسب با هزینه تولید، وابستگی به قطعات وارداتی و ناتوانی در جذب سرمایه و فناوری جدید.

واردات خودرو؛ کودکی ناقص‌الخلقه

واردات خودرو نیز با توجه به نحوه اجرای آن، بیش‌تر به کودکی ناقص‌الخلقه بدل شده است؛ وارداتی که می‌توانست شوک رقابتی به بازار وارد کند، اما به شکلی اجرا شد که نه انحصار را شکست و نه قیمت‌ها را تعدیل کرد. واردات محدود، گران و پرهزینه، عملاً به کالایی لوکس برای اقلیت تبدیل شد و کارکرد تنظیم‌گری خود را از دست داد. این نیز نشانه‌ای دیگر از ناتوانی سیاست‌گذار در تنظیم بازار و ایجاد رقابت واقعی به شمار می‌آید. نتیجه این‌که، واردات خودرو نه‌تنها قیمت‌ها را کاهش نداد، بلکه حتا نتوانست نقش روانی مؤثری در کنترل بازار ایفا کند.

آسفالت کردن کف دریای خزر

در این شرایط، انتظار افزایش تولید و واردات، خروج دلالان از بازار، کاهش قیمت‌ها، افزایش کیفیت و شدت‌گرفتن رقابت، بیشتر به امری محال و حتی خنده‌دار، شبیه آسفالت‌کردن کف دریای خزر بدل شده است.

در این وضعیت، انتظار افزایش تیراژ بیش‌تر شبیه رؤیابافی است تا برنامه صنعتی. کاهش تولید، مستقیماً به کاهش عرضه در بازار منجر شده و فشار آن بی‌واسطه به قیمت خودرو منتقل شده است.

افزایش قیمت در دوران رکود

با این حال، برخلاف آنچه باید باشد، مصرف‌کننده با بازاری استثنایی مواجه است: افزایش قیمت در دوران رکود. در واقع ترکیب کاهش تولید خودرو و شکست واردات، بازار را وارد رکود تورمی خودرو کرده است؛ وضعیتی که در آن معاملات کاهش یافته اما قیمت‌ها همچنان بالاست. سیاست‌گذاری‌های داخلی و ادامه تصمیمات اشتباه در کنار شرایط سیاست خارجی کاری کرده است که امروز خودرو دیگر کالای مصرفی به شمار نمی‌آید و به دارایی سرمایه‌ای تبدیل شده است. شکاف میان قیمت کارخانه و بازار آزاد عمیق‌تر شده و طبقه متوسط عملاً از بازار خودرو صفر حذف شده است.

یک معمای بی‌جواب

در واقع این همان نقطه‌ای است که سیاست‌گذار باید پاسخ دهد چرا بازاری که مشتری نداشته و درگیر رکود مزمن است، همچنان گران‌تر می‌شود؛ اما این پرسش سال‌هاست که به یک معمای بی‌جواب بدل شده است.

در این میان، این پرسش نیز مطرح است که آیا وزارت صمت برای مدیریت بازار خودرو برنامه راهبردی بلندمدتی یا راهکار دیگری دارد؟ چراکه در حال حاضر سیاست‌ها میان حمایت از تولید، کنترل قیمت و مدیریت بازار سرگردان مانده‌اند؛ بدون آن‌که هیچ‌کدام به نتیجه برسد. نه قیمت‌گذاری اصلاح شد، نه واردات آزاد و رقابتی شد و نه تولید به مسیر سودآور بازگشت.

چشم‌انداز تیره بازار خودرو

با توجه به این عوامل، به نظر می‌رسد اگر روند فعلی ادامه یابد، چشم‌انداز بازار خودرو مانند ماه‌های گذشته نه روشن خواهد بود و نه قابل پیش‌بینی. با وضعیت فعلی و نوسان ارز و افزایش هزینه‌ها، قیمت‌ها به احتمال زیاد روند صعودی خود را حفظ خواهند کرد. ضمن این‌که در این فضا، رکود معاملات عمیق‌تر، نارضایتی عمومی بیش‌تر و صنعت خودروسازی فرسوده‌تر خواهد شد.

دو لبه قیچی

واقعیت این است که بازار خودرو امروز نه قربانی تحریم است و نه کمبود تقاضا، بلکه قربانی سیاست‌گذاری ناتمام و تصمیمات نیم‌بند است. کاهش تولید و واردات ناکارآمد، دو لبه قیچی هستند که مستقیماً معیشت مردم را نشانه گرفته‌اند. تا زمانی که اصلاحات واقعی، شفاف و پرهزینه انجام نشود، بازار خودرو همچنان در همین دور باطل خواهد چرخید؛ دوری که هر بار هزینه‌اش را مردم می‌پردازند. در این میان، لباس وزارت از تن یک وزیر به وزیر دیگر منتقل خواهد شد و هزینه این جابه‌جایی نیز بر دوش مردم است.

نوشته سمت و سوی بازار خودروی ایران در اولین ماه زمستان اولین بار در اسب بخار. پدیدار شد.

source

توسط blogcheck.ir