هفته گذشته، بازارهای مالی جهانی صحنه رخدادهایی بودند که حتی برای تحلیلگران باتجربه نیز غیرمعمول و هشداردهنده بهنظر میرسید. قیمت بیتکوین ۳۰٪ پایینتر از اوج تاریخی خود قرار گرفت، طلا از قله ۴,۲۰۰ دلاری سقوط کرد و طبق گزارش فایننشالتایمز (Financial Times)، شاخص نزدک بهویژه سهام شرکتهای بزرگ فناوری بدترین هفته خود از آوریل ۲۰۲۵ را پشت سر گذاشتند.
زمانیکه طلای دیجیتال همسو با طلای واقعی و سهمهای وابسته به هوش مصنوعی سقوط میکند، مهمترین سوالی که در ذهن شکل میگیرد این است که آیا بازار در آستانه یک تغییر ساختاری قرار دارد یا فقط شاهد یک اصلاح شدید و هماهنگ هستیم؟ آیا این همان فروپاشی بزرگ سال ۲۰۲۵ است که در آن همه بازارها با هم فرومیریزند؟ آیا در میان این بحبوحه، احتمال صفر شدن قیمت بیت کوین وجود دارد؟ مجله فوربز (Forbes) نگاهی تحلیلی به این موضوع داشته است و معتقد است که سقوط سال ۲۰۲۵ فقط به ماجرای بیت کوین یا سهام هوش مصنوعی مربوط نمیشود، بلکه با فشار شدید نقدینگی در سراسر بازارها مواجه هستیم. در این مطلب از میهن بلاکچین به این مقاله تحلیلی میپردازیم، با ما همراه باشید.
آنچه در این مطلب میخوانید
در بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال چه خبر است؟

تا همین یک ماه پیش، احتمال کاهش نرخ بهره فدرال رزرو بر اساس ابزار “FedWatch” بورس شیکاگو (CME) حدود ۹۴٪ برآورد میشد؛ اما اکنون به ۴۵٪ رسیده است. زمانیکه بخش بزرگی از سرمایهگذران متوجه شوند برداشتشان از جهتگیری فدرال رزرو اشتباه بوده است، همگی به یکباره موقعیتهای خود را اصلاح میکنند و همین حرکت گروهی بازار را بههم میریزد.
کاهش نرخ بهره معمولاً باعث رشد بازار سهام، طلا و ارزهای دیجیتال میشود؛ زیرا هزینه وامگرفتن را ارزانتر میکند و مردم ترجیح میدهند بهجای نگهداری پول نقد سراغ بازارهای مالی بروند. درمقابل، زمانیکه کاهش نرخ بهره در کار نباشد و پیشبینیها اشتباه از آب در بیاید، اثر معکوس رخ میدهد؛ درست مانند سقوطی که در سال ۲۰۲۵ شاهد آن بودیم و سرمایه از بازارها خارج شد.
در کنار شوک پولی، بحث «حباب هوش مصنوعی» هم در بازار داغ است. تحلیلگران خبری شبکه سیبیاس (CBS) میگویند هزینههای سرسامآور شرکتها برای توسعه مراکز داده، عملاً فشار سنگینی روی سودآوری آنها ایجاد کرده است. اعداد و ارقام هم موید این ادعا هستند. طبق اعلام مایکروسافت و گوگل، این دو شرکت در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ مجموعاً بیش از ۲۵۰ میلیارد دلار صرف توسعه زیرساختهای هوش مصنوعی خود کردهاند؛ اما در گزارشهای مالی آنها هنوز هیچ نشانی از جریانهای درآمدی مرتبط با این هزینهها دیده نمیشود.
در سوی دیگر، شرکتهای نرمافزاری که بر موج هوش مصنوعی سوار شده بودند، با فاصله محسوسی میان وعدهها و عملکردشان حرکت میکنند. بهطور مثال، سهام شرکت دادهکاوی پالانتیر (Palantir) با نسبت قیمت به درآمد گذشته (Trailing P/E) ۱۸۰ برابری معامله میشود، در حالیکه هزینه جذب مشتری نسبت به سال قبل دو برابر شده است. این یعنی قیمت سهام بیش از عملکرد واقعی است و شبیه به دوران دات کام بهنظر میرسد.
گزارش جدید مککنزی (McKinsey) نیز نشان میدهد که تنها ۲۳٪ از شرکتهایی که از هوش مصنوعی مولد استفاده میکنند، بهرهوری قابلاندازهگیری را گزارش دادهاند. بااینحال، همین شرکتها همچنان در حال افزایش بودجه هوش مصنوعی خود هستند. همه درباره ارزشآفرینی هوش مصنوعی برای کسبوکارها حرف میزنند؛ اما واقعیت این است که نتایج هنوز قابل اندازهگیری نیست و تقریباً هیچ شرکتی درباره خروجی واقعی سرمایهگذاریهای خود چیزی نمیگوید.
حتی ۴ غول فناوری شامل فیسبوک، آمازون، گوگل و انویدیا هم با مشکل مواجه شدهاند. شرکت انویدیا با وجود اینکه از رشد درآمد خود خبر داده است، اما قیمت سهام آن کاهش یافت. این نشان میدهد که در فضای پرنوسان فعلی، حتی عملکرد عالی هم نمیتواند بر رکود حاکم بر بازار غلبه کند. افزون بر این، گزارشهایی از ماجرای «درآمد حلقهوار» نیز اعتماد بازار را خدشهدار کرده است. طبق گزارش رجیستر (Register)، انویدیا قصد داشت ۱۰۰ میلیون دلار روی شرکت اوپن ایآی (OpenAI) سرمایهگذاری کند و اوپن ایآی نیز همان ۱۰۰ میلیون دلار را صرف خرید چیپهای انویدیا کند. به همین دلیل، بهنظر میرسد که انویدیا درحال تأمین مالیِ ساختگی درآمد است.
یکی دیگر از دلایل رکود در بازارهای سرمایه افزایش ارزش دلار آمریکا است. طی سه ماه گذشته ارزش دلار به بالاترین سطح خود رسید و باعث شد خرید بیتکوین، طلا و سایر داراییها برای سرمایهگذاران بینالمللی گرانتر شود. به همین دلیل، در سقوط اخیر مردم نتوانستند به خرید طلا و سایر فلزات گرانبها روی بیاورند. طلا برخلاف سنت دیرینه نتوانست نقش پناهگاه امن را بازی کند و موقتا جایگاه دفاعی خود را از دست داد.
آیا بیتکوین وارد مارپیچ مرگ شده یا فقط در حال گذر از یک دوره سخت است؟
این روزها بیتکوین بهجای ایفای نقش یک «دارایی پوشش ریسک» دقیقاً شبیه به بازار سهام حرکت میکند و همین موضوع روایت قدیمی «طلای دیجیتال» را زیر سؤال برده است. طبق گزارش دِ بلاک (The Block) سرمایهگذاران نهادی حدود ۹۰۰ میلیون دلار از صندوقهای قابلمعامله در بورس (ETF) بیتکوین خارج کردهاند. درست زمانی که بازار به حرکت مستقل بیت کوین نیاز داشت، با سهام تکنولوژی همسو شد و سقوط کرد. در حال حاضر، طلا، سهام و اوراق قرضه بلندمدت عملکرد بهتری نسبت به بیتکوین دارند.
با این حال، تاریخ بیتکوین مملو از تابآوری است؛ چراکه بارها سقوطهای شدید و جهشهای خیرهکننده را پشت سر گذاشته است. البته شرایط فعلی یک تفاوت اساسی با گذشته دارد؛ اکنون شاهد حضور گسترده سرمایهگذاران نهادی، صندوقهای بازنشستگی، شرکتها و ETFها هستیم. حضور این بازیگران باعث ایجاد یک کف حمایتی و مشروعیتی برای بیت کوین شده است که قبلا وجود نداشت.
در همین زمان، تقاضا برای ابزارهای پوشش ریسک (مانند قراردادهای اختیار فروش) در محدوده ۸۰ تا ۸۵ هزار دلار بهشدت افزایش یافته است. بنابراین پرسش اصلی این نیست که «آیا بیتکوین زنده میماند؟» بلکه مسئله این است که «بیت کوین چطور از بوته آزمایشی که در آن قرار دارد، بیرون خواهد آمد؟»
پیام سقوط ۲۰۲۵ برای سرمایهگذاران بیتکوین چیست؟
اتفاقات سال ۲۰۲۵ نشاندهنده یک تغییر اساسی در نحوه عملکرد بازارها است؛ دوره «پول آسان» تمام شده و بازار دوباره روی ارزش واقعی تمرکز کرده است. سرمایهگذاران حالا بهجای ایجاد هیجان و سفتهبازی، روی اصول بنیادی تمرکز دارند و این موضوع در تمام حوزهها از حوزه هوش مصنوعی و صنعت فناوری گرفته تا بیت کوین صادق است.
برخی تحلیلگران معتقدند که حتی اگر در حباب هوش مصنوعی باشیم، این موضوع لزوما نگران کننده نیست. رابرت متکالف (Robert Metcalfe) میگوید:
حبابها ابزاری برای نوآوری هستند، باعث میشوند پیشرفتهایی رخ دهد که بدون آنها هرگز اتفاق نمیافتاد.
ساربیجیت جوهال (Sarbjeet Johal) نیز معتقد است:
حبابها مکانیزم خودترمیم کننده بازار هستند و نشان میدهند سیستم همانطور که باید، کار میکند.
مشکل جدیدی که اکنون با آن روبرو هستیم، بههمپیوستگی بازارها است. ورود سرمایهگذاران نهادی به کریپتو باعث ایجاد همبستگی بین ارزهای دیجیتال و سهام تکنولوژی شده است. بههمین دلیل، زمانی که شاخص نزدک در یکی از بدترین هفتهها از آوریل ۲۰۲۵ سقوط سهمگینی را تجربه کرد، بیتکوین نیز نهتنها بهعنوان یک پوشش ریسک عمل نکرد، بلکه همراه با بازار دچار سقوط شد. این وضعیت در گذشته متفاوت بود؛ در سال ۲۰۱۳ درحالیکه طلا ریزش داشت و سهام تکنولوژی ثابت مانده بود، بیتکوین رشد کرد. در سال ۲۰۱۸ بازار کریپتو سقوط کرد؛ اما سهام تکنولوژی بالا رفت. در سال ۲۰۲۵ برای اولین بار تمام بازارها از طلا گرفته تا بیتکوین و سهام حوزه هوش مصنوعی همگی در یک روز سقوط کردند. این ویژگی، نشانه یک بازار مبتنی بر نقدینگی است که در آن حتی «تنوعبخشی سنتی» هم دیگر جواب نمیدهد.

۹۰ روز آینده فصل تعیینکنندهای برای سرنوشت بیتکوین است
سرنوشت کوتاه مدت بیت کوین در سه ماه آینده تا حد زیادی به تصمیمهای فدرال رزرو گره خورده است. نشست ۱۸ دسامبر اولین محرک جدی است. اگر فدرالرزرو نرخ بهره را کاهش دهد، احتمالاً تا پایان سال شاهد یک رالی تسکینی در داراییهای ریسکپذیر خواهیم بود. اما نکته مهمتر، چشمانداز نرخهای سال ۲۰۲۶ است؛ هر نشانهای مبنی بر اینکه ممکن است فدرال رزرو نرخهای بهره را برای مدت طولانی بالا نگه دارد، میتواند باعث موج جدید فروش گسترده شود.
برای بیتکوین ۳ سطح قیمتی را باید زیرنظر باشند:
- ۸۵ هزار دلار: یک سطح حمایت نهادی است که جریانهای ورودی ETFها در همین محدوده شکل گرفته است.
- ۷۵ هزار دلار: شکست به زیر این سطح میتواند شروع مرحله بعدی اصلاح باشد.
- ۹۵ هزار دلار: عبور و تثبیت بالای این محدوده نشان میدهد که بازار صعودی کماکان برقرار است.
احتمالا این سطوح طی ۴ تا ۶ هفته آینده آزمون خود را پس خواهند داد.
سهام هوش مصنوعی، در جدول زمانی متفاوتی قرار دارند. انتشار گزارشهای مالی سهماهه چهارم مشخص میکند که آیا شرکتها بازدهی ملموسی از سرمایهگذاریهای عظیم خود روی AI بهدست آوردهاند یا خیر. در همین راستا، نگاهها به دو موضوع دوخته شده است؛ یکی «راهنمای فصلی انویدیا درمورد تقاضا برای دیتا سنترها» و دیگری «افشای درآمدهای مرتبط با هوش مصنوعی در ۴ شرکت غول فناوری». اگر هر کدام از این دو گزارش ناامیدکننده باشند، احتمال یک اصلاح جدید در کل این صنعت وجود دارد.
آیا ممکن است قیمت بیتکوین به صفر برسد؟

بسیار بعید بهنظر میرسد که قیمت بیتکوین روزی به صفر برسد؛ اما سقوط اخیر یک پیام مهم داشت و این است که بیتکوین از یک پدیده انقلابی به بازیگر رسمی بازار تبدیل شده است.
بنابراین، سؤال اصلی «زنده ماندن بیت کوین» نیست؛ بلکه «هویت آینده» آن است. این دارایی دیجیتال که برای عدم همبستگی طراحی شده بود تا مستقل از بازارهای سنتی حرکت کند، حالا همسو با شاخص نزدک بالا و پایین میرود. این بحران هویت، موقتی نیست. دهه آینده بیتکوین به یک انتخاب ساده بستگی دارد؛ آیا همچنان یک دارایی نهادی و حساس به شرایط کلان اقتصادی باقی میماند یا دوباره استقلال گذشته خود را به دست میآورد؟ مسیر نهادی یعنی رفتار آن شبیه به سهام تکنولوژی به سیاستهای فدرالرزرو و موقعیت صندوقها گره میخورد. درمقابل، اگر بخواهد مسیر غیرمتمرکز را ادامه دهد به کاتالیزورهایی مانند خودحضانتی بیشتر، رشد لایه ۲ها، افزایش جریان استیبلکوینها روی زنجیره و اقتصاد پایدار ماینینگ نیاز دارد.
نسل فعلی سرمایهگذاران بیتکوین با روایت «طلای دیجیتال» وارد این بازار شدند. اما این نسل آینده است که تعیین میکند بیتکوین میتواند نقش انقلابی خود را احیا کند یا در نهایت به یک دارایی عادی در سبدهای سرمایهگذاری تبدیل خواهد شد.
اکنون دوره «رالی همهچیز» به پایان رسیده و بازار به سمت اصول بنیادی بازگشته است. درست مانند زندگی، بزرگترین تحولات زمانی اتفاق میافتد که همهچیز ظاهرا در حال فروپاشی است. آنچه که از دل این آشفتگی بیرون میآید، ممکن است شباهتی به اتفاقات چرخههای گذشته نداشته باشد.
source