مقصر آلودگی هوا کدام است؛ سوخت، خودرو یا مدیران ناکارآمد؟

افزایش شدت آلایندهها و رسیدن به وضعیت خطرناک، بار دیگر کشور را به مرز تعطیلی کشانده است. مشکلی که هر سال تکرار و از دولتی به دولتی دیگر منتقل میشود. در این میان پرسش این است که مقصر آلودگی هوا کدام است؛ سوخت، خودرو یا مدیران ناکارآمد؟
به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، آلودگی هوا به یک چالش و مشکل جدی و دائمی بدل شده است. مسئلهای که دیگر محدود به کلانشهرها نیست و به یک بحران پایدار زیستمحیطی، اقتصادی و سلامت عمومی تبدیل شده است. هر سال با فرارسیدن پاییز و زمستان، بحث قدیمی «مقصر کیست؟» دوباره داغ میشود؛ سوخت بیکیفیت؟ خودروهای فرسوده؟ یا مدیریت ضعیف و سیاستگذاری ناهماهنگ؟
این در حالی است که نمیتوان به پرسش «مقصر کیست؟» پاسخی تکعاملی داد، اما اگر قرار باشد یک عامل را در رأس قرار دهیم، بدون تردید ضعف سیاستگذاری و مدیریت مهمترین است، چراکه همین ضعف است که اجازه میدهد سوخت بیکیفیت تولید شود، خودروهای آلاینده از خط تولید خارج نشوند و حملونقل عمومی زمینگیر بماند.
سوخت بیکیفیت، خودروهای قدیمی و فرسوده، و مدیریت ناکارآمد سه ضلع بحران آلودگی هوای ایران هستند، اما وجه مشترک همه آنها، فقدان مسئولیتپذیری و نبود یک نظام پاسخگوست.
در این شرایط ناکارآمدیهای ساختاری بیش از بقیه به چشم میخورد؛ یعنی به جای اینکه یک نهاد مستقل و کارا برای برطرف کردن این معضل وجود داشته باشد، سیاستگذاری میان چند دستگاه و نهاد و وزارتخانه تقسیم شده است و در نتیجه کسی پاسخگو نیست و نمیتوان موضوع را از مرجع خاصی پیگیری کرد. تنها اقدامی هم که در این سالها دیده شده تعطیلی مدارس بوده است. وقتی شاخص آلودگی بالا میرود، تصمیم فوری، «تعطیلی مدارس» است؛ اقدامی که بیشتر شبیه اعتراف به شکست است تا مدیریت بحران.
ضمن اینکه براساس آخرین برآوردها که به زمستان سال گذشته مرتبط میشود، اگر درآمد ناخالص کشور را براساس گزارش بانک جهانی مبنا قرار دهیم، هزینه تعطیلی مدارس روزانه رقمی حدود ۲ میلیارد دلار خواهد بود. این تنها بخشی از خسارت مالی و اقتصادی به کشور است و هزینههای غیرمستقیم مانند افت تحصیلی و علمی، سردرگمی مردم، و هزینههای نامحسوس دیگر را نیز باید به این لطمه اقتصادی افزود.
همچنین براساس برآوردی دیگر تعطیلات اجباری ناشی از کمبود انرژی، آلودگی هوا و مشکلات زیرساختی، روزانه ۷ هزار میلیارد تومان به اقتصاد زیان وارد میکند و این روند میتواند تولید، اشتغال، صادرات، آموزش و سرمایه اجتماعی را با بحران جدی مواجه سازد. اما متأسفانه تعطیل کردن کشور به تصمیمی عادی تبدیل شده است.
به نظر میرسد تا زمانی که کیفیت سوخت شفاف اندازهگیری و منتشر نشود، تا وقتی صنعت خودرو در انحصار بماند و تا هنگامی که مدیریت هوا میان چند دستگاه پارهپاره باشد، آلودگی هوا درمان نخواهد شد. بحران امروز نتیجه تصمیماتی است که سالها به تعویق افتادهاند و اکنون به بهای سلامت میلیونها ایرانی تمام میشوند. این بحران راهحل فنی دارد؛ آنچه ندارد اراده مدیریتی است. در این میان مسئولان فقط حرف میزنند و مردم واقعاً جان میدهند.
آلودگی هوا
source
