وابستگی به خودروسازان چینی بد است؟ تفاوت انحصار و وابستگی با همکاری استراتژیک

صنعت خودرو ایران با وابستگی به چین روبهروست، بر خلاف چین که شراکت و رقابت همزمان را به پیشرفت تبدیل کرده، این وابستگی مسیر پیشرفت واقعی را محدود کرده است.
در سالهای اخیر، صنعت خودرو ایران به شدت به بازار چین وابسته شده و این وابستگی، مسیر پیشرفت واقعی را محدود کرده است. در حالی که چین توانسته از شراکت و رقابت همزمان بهره ببرد، ایران به جای شراکت واقعی، عملاً در حال ایجاد وابستگی شدید است.
انحصار و وابستگی کامل به چینیها در ایران
صنعت خودروی کشور سالهاست که به دلایل مختلف، از جمله سیاستهای نادرست و تحریمها، نتوانسته پیشرفت قابل توجهی داشته باشد و از این رو برای جبران عقبافتادگی، به سراغ چینیها رفته است. خودروهای به ظاهر ملی، با قطعات چینی تولید میشوند، قطعهسازان با مواد اولیه یا قطعات چینی سرپا ماندهاند و مونتاژکاران هم با این شرایط ساز برگ سلطه چینیها در ایران را فراهم آوردهاند.
تمام اینها نشان از وابستگی شدید دارد. در فضایی که هیچ برند یا رقیبی وجود ندارد و بازار عمدتاً تحت کنترل دستورات دولتی با چاشنی «چینیزاسیون» قرار گرفته، این شراکت ظاهری در واقع وابستگی است، نه همکاری استراتژیک. این وضعیت به نفع کشور نیست و راه اصلاح آن با شرایط سیاسی و تحریمهای طولانی تقریباً غیرممکن به نظر میرسد.
صنعت خودروی چین؛ تفسیر درست از شراکت
چین کمونیستی فهمید که نمیتواند با بستن درها به جهان به پیشرفت برسد. برای رقابت با آمریکا و سایر قدرتها، باید دشمنی را به رقابت و حتی شراکت تبدیل کند. از این رو با سیاستهای هوشمندانه و گام به گام پیش رفت: ابتدا با استفاده از پلتفرمهای قدیمی خودروسازان جهانی، به تولید خودرو پرداخت، سپس با بهرهگیری از قطعات حیاتی مانند گیربکس و موتور از برندهای مطرح جهانی، برای خودروهای خود اعتبار ساخت.
همزمان با خرید سهام، ایجاد جوینتونچر و شراکت با شرکتهای غربی و شرقی، چین به بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده خودرو در جهان تبدیل شد. این مسیر نشان میدهد که چین با باز کردن مرزهای خود به روی جهان و مدیریت هوشمندانه ریسکها و فرصتها، توانست از یک کپیکار و انحصارگرا به یک رقیب جدی برای تمامی صنایع جهانی تبدیل شود.
چین با باز کردن مرزهای خود به روی جهان نشان داد که «رقابت و شراکت همزمان» مسیر پیشرفت است. ایران نیز با انتخاب هوشمندانه شرکای خارجی و استفاده از تجربه آنها، میتواند وابستگی را به مرور کاهش دهد و جایگاه خود را در صنعت خودرو تثبیت کند.
سخن پایانی؛ یا چین یا برشکستگی صنعت خودرو
در ایران اما داستان متفاوت است. درست است که شراکت باعث پیشرفت میشود، همانطور که سابقاً سایپا و ایرانخودرو با همکاری با فرانسویها به هر آنچه امروز دارند رسیدند، اما شراکت مطلق با چینیها، به ضرر کشور و دومین صنعت بزرگ ایران تمام میشود.
چینیها در ابتدا با آزمون و خطا در بازار ایران و کسب درآمد در کشور توانستند به بازارهای جهانی ورود پیدا کنند، اما به جای ایجاد جوینتونچر و ساخت پلتفرمها و خودروهای مشترک، تنها به ارسال قطعات خودرو، آن هم در ازای خرید نفت از ایران در شرایط سخت تحریمی، اکتفا کردند. با این شرایط خبری از شراکت واقعی نیست و این روند در واقع یک اجبار برای ایران است. تفاوت ایران و چین در همین نقطه است؛ چین دشمنی را به رفاقت توأم با رقابت تبدیل کرد و توانست با سیاستهای درست در میان بزرگان جهان جایگاهی پیدا کند؛ اما ایران، به جای بهرهبرداری از فرصتها، مسیر خودکفایی را به سمت «چینی شدن» سوق داد؛ مسیری که تنها مقصد آن وابستگی شدید صنعت خودروی کشور است.
با شرایط سیاسی موجود و تحریمهای بینالمللی، درهای همکاری با برندهای جهانی عملاً بسته شدهاند. راههای موجود برای عبور از تحریمها یا شراکت واقعی، به بنبست رسیدهاند. صنعت خودروی ایران به نقطهای رسیده که بدون حضور چینیها، احتمالاً مجبور به اعلام برشکستگی و تعطیلی کارخانههاست.
همین حالا هم برای تغییر دیر شده است؛ خودروهای داخلی از استانداردهای جهانی عقب هستند، واردات خودرو سالها ممنوع بود و پس از رفع ممنوعیت، قوانین صرفاً به نفع دولت اجرا شد. فعال شدن مکانیسم ماشه و تشدید تحریمها، آینده صنعت خودرو را تاریکتر از قبل کرده است.
در نتیجه، صنعت خودرو ایران یا باید وابستگی شدید به چین را بپذیرد و مسیر خود را ادامه دهد، یا در صورت عدم تغییر جدی، با برشکستگی و تعطیلی مواجه خواهد شد. این وضعیت نشان میدهد که بدون اصلاحات اساسی و شراکت واقعی با جهان، هیچ راه نجات کوتاهمدتی وجود ندارد.
چین خودرو چینی صنعت خودرو
source
