به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، دنیل دی-لوییس برای نخستین بار پس از سال‌ها، روز چهارشنبه دوباره به صحنه‌ی لندن بازگشت؛ در یک گفت‌وگوی ویژه در جشنواره فیلم لندن (در شصت‌ونهمین دوره)، که با استقبال پرشور و ایستاده‌ی حاضران همراه شد. او پیش از شروع برنامه به طرفداران امضا داد.

او درباره‌ی بازگشتش به بازیگری پس از هشت سال در فیلم خانوادگی «شقایق دریایی» (Anemone) صحبت کرد؛ فیلمی که توسط پسرش، رونان دی-لوییس، کارگردانی شده و خودش نیز در آن ایفای نقش می‌کند. این بازیگر که سه‌بار برنده‌ی اسکار شده در این مراسم گفت:«همه‌چیز با یک خواسته‌ی ساده شروع شد؛ اینکه با رونان کار کنم»، چرا که او از اینکه شاید فرصت همکاری در فیلم را هرگز نیابیم، ناراحت بود.

او فیلم را بررسی‌ای از «برادری و اتحاد دوباره‌ی دو برادر دورافتاده» توصیف کرد.

فیلم «شقایق دریایی» داستان مردی میانسال (با بازی شان بین) را روایت می‌کند که به جنگل می‌رود تا با برادر منزوی‌اش (با بازی دی-لوییس) دوباره ارتباط برقرار کند. سامانتا مورتون نیز در این فیلم حضور دارد. دی-لوییس قبلاً اعتراف کرده بود که برای بازگشت به دنیای عمومی تردید داشت، اما پسرش «خیلی روشن گفت که اگر من بازی نکنم، او فیلم را نمی‌سازد.»

این پروژه که محصول کمپانی فوکوس فیچرز است، برای نخستین بار در جشنواره فیلم نیویورک به نمایش درآمد. این فیلم، اولین تجربه‌ی کارگردانی بلند رونان دی-لوییس است که فیلمنامه‌ی آن را نیز با همکاری پدرش نوشته است.

در یک گفت‌وگوی مفصل، از دی-لوییس درباره‌ی چگونگی ورودش به نقش‌هایی چون «پای چپ من» سؤال شد. او گفت به آرامی وارد نقش شد: «صندلی چرخ‌دار را مانند یک قفس می‌دیدم… و شروع کردم به کار کردن زیاد با پایم.»

او درباره‌ی روش بازیگری‌اش گفت که «غرق شدن در نقش برای من معنا دارد»، اما بازیگران دیگر هم بدون آن می‌توانند عالی باشند. «کلاه از سر برمی‌دارم برایشان. این فرایند برای من هنوز یک تجربه‌ی شاد است. ما برای زندگی‌مان داریم بازی می‌کنیم.»

او انتقادهایی که در سال‌های اخیر از بازیگری متدی شده را رد کرد و گفت: «خیلی وقت‌ها این حرف‌ها از طرف کسانی است که هیچ درکی از این روش ندارند. طوری با آن برخورد می‌شود انگار که فرقه‌ای است یا علمی مخفی، اما در اصل فقط روشی است برای آزاد بودن و واکنش طبیعی داشتن در صحنه.»

او اضافه کرد که در هنگام بازی در «پای چپ من»، تجربه‌ی زیادی از سینما نداشت: «هیچی نمی‌فهمیدم. واقعاً نمی‌دانستم دارم چی کار می‌کنم.» (با خنده)

او یادآوری کرد که در زمان تحصیلش، تئاتر “فرم فرهنگی نخبه” محسوب می‌شد، فیلم «مشکوک» و تلویزیون با تمسخر مواجه می‌شد: «همیشه آزارم می‌داد که ما داشتیم برای گروهی از افراد مرفه اجرا می‌کردیم.»

او با خنده گفت که کارگردان مشهور، استفن فریرز، از دستش کلافه بود، چون دی-لوییس برای حفظ حس واقعی، نیاز داشت چیزها واقعاً وجود داشته باشند. مثلاً وقتی کف را واقعاً تمیز می‌کرد، دیگر جارو نمی‌زد، و این باعث عصبانیت کارگردان می‌شد.

درباره‌ی رابطه‌ی کاری بلندمدتش با جیم شریدان، گفت: «ده دقیقه بعد از ملاقات با جیم، عاشقش شدم!»

او گفت که همیشه مارلون براندو را ستایش کرده و افزود: «به مری پاپینز هم علاقه داشتم! منظورم جولی اندروز است.»
فیلم‌های محبوب کودکی‌اش، «مری پاپینز» و «زولو» بودند.

نقشی که زندگی‌اش را تغییر داد، بازی دای بردلی در فیلم «کس» (Kes) بود. او آن نقش را یکی از بهترین بازی‌ها در تاریخ دانست و از کن لوچ تمجید کرد.

دی-لوییس همچنین از همکاری با همسرش، نویسنده و کارگردان ربکا میلر، در فیلم «مرثیه‌ای برای جک و رز» گفت و افزود که مانند حالا که با پسرش همکاری کرده، هیچ‌گاه تعارضی بین خانواده و کار نبوده: «هر دو تجربه‌هایی بودند که با خوشی به یاد خواهند ماند.»

در ۲۰ دقیقه‌ی پایانی، رونان دی-لوییس نیز به صحنه آمد و درباره‌ی فیلم گفت که فیلمبرداری در یک کلبه‌ی کوچک “کلستروفوبیک اما بسیار صمیمی” بود.

فیلمنامه را با هم نوشتند؛ پدرش گفت که زیاد تایپ بلد نیست! رونان نیز افزود که کار با پدرش باعث شد فشار کمتری حس کند چون: «وقتی رابطه‌ی خوبی دارید، می‌دانید طرف مقابل به شما اعتماد دارد.»
پدرش اضافه کرد: «تجربه‌ای شاد و دلپذیر بود که این زمان را با هم گذراندیم.»

دنیل دی-لوییس اخیراً در مصاحبه‌ای با رولینگ استون اعتراف کرد که از اعلام بازنشستگی پس از فیلم «رشته‌ی خیال» (Phantom Thread) پشیمان است: «الان که به آن فکر می‌کنم، بهتر بود فقط دهنم را می‌بستم! هیچ‌وقت قصد نداشتم واقعاً بازنشسته شوم. فقط می‌خواستم نوع دیگری از کار را تجربه کنم.»

او در پایان، به بازیگران جوان توصیه کرد: «خیلی وقت‌ها، وقتی بازیگر جوانی هستی و خوش‌شانس، پیشنهاد پشت پیشنهاد می‌آید. اما این شما هستید که باید به خودتان اعتماد کنید و بگویید: نه، باید فقط راهی را بروم که می‌دانم درست است. و من هم فقط راهی را رفتم که بلد بودم.»

5959

source

توسط blogcheck.ir