تنگه هرمز یکی از مهمترین مسیرهای انرژی جهان است. بستن این تنگه میتواند نظم اقتصادی و امنیتی منطقه خلیجفارس و حتی جهان را تحت تأثیر قرار دهد.

تنگه هرمز، یک مسیر آبی باریک اما فوقالعاده حیاتی در جنوب ایران، نقش کلیدی در انتقال نفت و گاز از کشورهای تولیدکننده خلیجفارس به بازارهای جهانی دارد. این تنگه نهتنها از نظر اقتصادی بلکه از جنبه ژئوپلیتیک، اهمیت بسیار بالایی برای ایران، کشورهای عربی و قدرتهای جهانی مانند آمریکا، چین و اروپا دارد.
اگر تنگه هرمز توسط ایران بسته شود چه خواهد شد؟
در طول دهههای اخیر، بارها ایران تهدید کرده که ممکن است در صورت افزایش فشارهای غرب، تنگه هرمز را ببندد. این تهدید همیشه واکنشهای بینالمللی جدی به همراه داشته و پرسش اصلی این است: اگر این اتفاق واقعاً بیفتد، چه پیامدهایی خواهد داشت؟
تنگه هرمز کجاست و چرا اهمیت دارد؟
تنگه هرمز بین ایران و عمان واقع شده و دریای عمان را به خلیجفارس متصل میکند. عرض آن در باریکترین نقطه به حدود ۳۳ کیلومتر میرسد. این تنگه شاهراه حیاتی انتقال نفت است؛ حدود یکسوم نفتی که در جهان از طریق دریا جابهجا میشود، از تنگه هرمز عبور میکند.
در سالهای اخیر بهطور میانگین روزانه بیش از ۲۰ میلیون بشکه نفت خام از این مسیر منتقل شده است. همچنین حجم عظیمی از گاز طبیعی مایع (LNG) بهویژه از قطر نیز از همین مسیر صادر میشود.
چرا ایران ممکن است تنگه را ببندد؟
جمهوری اسلامی ایران همواره تنگه هرمز را بهعنوان یکی از ابزارهای قدرت در سیاست خارجی خود در نظر گرفته است. در مواقعی که فشارهای سیاسی یا اقتصادی از سوی آمریکا و متحدانش افزایش یافته، مقامات ایرانی تهدید کردهاند که در صورت به خطر افتادن منافعشان، از این ابزار استفاده خواهند کرد.
برای مثال، در سال ۲۰۱۲ و پس از تشدید تحریمهای نفتی اروپا، برخی مسئولان نظامی و سیاسی ایران بهصراحت از امکان بستن تنگه سخن گفتند. یا در سال ۲۰۱۹ و همزمان با خروج آمریکا از برجام و اعمال دوباره تحریمها، دوباره این تهدید تکرار شد.
آیا ایران واقعاً توان بستن تنگه هرمز را دارد؟
از لحاظ فنی و نظامی، ایران ابزارهایی در اختیار دارد که میتواند برای ایجاد اختلال یا حتی بستن موقت تنگه بهکار گیرد. این کشور با تکیه بر نیروی دریایی سپاه، قایقهای تندرو، مینهای دریایی، موشکهای ساحل به دریا و زیردریاییهای کوچک، توانایی محدود کردن تردد کشتیها را دارد. اما مسئله اصلی در اینجا تداوم چنین اقدامی است.
حضور ناوگانهای دریایی آمریکا، انگلیس و فرانسه در منطقه، واکنش به چنین اقدامی را سریع و پرهزینه خواهد کرد. بنابراین، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که ایران شاید بتواند تنگه را برای مدتی کوتاه ببندد یا اخلال ایجاد کند، اما بستن دائمی آن بسیار بعید است.
پیامدهای جهانی بستن تنگه هرمز
اگر ایران واقعاً اقدام به بستن تنگه هرمز کند، نخستین تأثیر مستقیم آن بر قیمت جهانی نفت خواهد بود. قیمت نفت ممکن است فوراً جهش یابد و به بیش از دو برابر یا حتی سه برابر برسد. کشورهای واردکننده انرژی مانند ژاپن، کره جنوبی، چین و هند از جمله نخستین کشورهایی خواهند بود که آسیب میبینند.
بازارهای مالی جهانی نیز بهشدت متلاطم خواهند شد. بورسها سقوط میکنند، ارزش ارزهای کشورهای نفتواردکن کاهش مییابد و تورم جهانی بالا میرود. همچنین بسیاری از خطوط کشتیرانی بینالمللی دچار اختلال میشوند.

تأثیر بر کشورهای منطقه
بسیاری از کشورهای حوزه خلیجفارس از جمله عربستان، امارات، کویت و عراق برای صادرات نفت خود وابسته به تنگه هرمز هستند. حتی با وجود تلاشهایی برای ایجاد مسیرهای جایگزین مانند خط لوله امارات به فجیره یا طرحهای نفتی عربستان برای صادرات از طریق دریای سرخ، هنوز بخش زیادی از صادرات نفت منطقه به این تنگه وابسته است. بستن آن نه تنها اقتصاد این کشورها را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه امنیت انرژی آنها را نیز به چالش میکشد.
پیامدها برای ایران
در نگاه اول ممکن است این اقدام قدرت ایران را بهنمایش بگذارد، اما در واقع ممکن است منافع بلندمدت این کشور را تضعیف کند. ایران هم از طریق همین تنگه صادرات نفت و واردات کالاهای اساسی را انجام میدهد. در صورت بستهشدن مسیر، اقتصاد داخلی بهشدت آسیب خواهد دید. همچنین ممکن است باعث شکلگیری اجماع جهانی جدیدی علیه ایران و حتی زمینهساز اقدام نظامی گسترده شود.
واکنشهای بینالمللی احتمالی
قطعاً آمریکا واکنش نظامی نشان خواهد داد. این کشور طبق قوانین بینالمللی، خود را موظف به حفظ آزادی ناوبری در آبراههای بینالمللی میداند. در گذشته نیز شاهد بودهایم که با کوچکترین تهدیدها، ناوهای جنگی خود را به منطقه اعزام کرده است. کشورهای عضو ناتو و حتی برخی قدرتهای آسیایی مثل ژاپن و هند نیز احتمالاً از اقدام آمریکا حمایت خواهند کرد.
سازمان ملل نیز وارد عمل خواهد شد. شورای امنیت ممکن است بهسرعت جلسه اضطراری برگزار کند و در صورت عدم عقبنشینی ایران، قطعنامههایی علیه آن صادر کند.
سناریوهای احتمالی
- سناریوی اول: بستن کامل تنگه
در این حالت ایران بهصورت فیزیکی با مینگذاری، شلیک به کشتیها یا استقرار نیروهای نظامی، مانع عبور هرگونه کشتی میشود. این سناریو بیشترین واکنش بینالمللی و احتمال درگیری مستقیم را بههمراه خواهد داشت. - سناریوی دوم: تهدید به بستن تنگه
در این سناریو ایران فقط تهدید میکند اما اقدام عملی انجام نمیدهد. همین تهدید میتواند بازارهای جهانی را متشنج کند، اما به اندازه سناریوی اول بحرانزا نیست. - سناریوی سوم: اخلال محدود
حملات پراکنده به کشتیها، توقیف چند نفتکش یا مینگذاری محدود در برخی نقاط. این سناریو میتواند به ایران قدرت چانهزنی بدهد.
پیامدهای داخلی برای ایران
در صورت اقدام نظامی یا تحریمهای جدید، فشار اقتصادی بر مردم ایران افزایش خواهد یافت. تورم، کاهش واردات، کاهش درآمدهای نفتی و سقوط ارزش ریال ممکن است اتفاق بیفتد.
نتیجهگیری
بستن تنگه هرمز اقدامی استراتژیک اما بسیار پرریسک برای ایران است. هرچند این کشور ابزارهایی برای ایجاد اختلال در تردد کشتیها در اختیار دارد، اما بستن دائمی تنگه میتواند به بروز یک بحران جهانی بیانجامد که نهتنها اقتصاد بینالمللی بلکه منافع ملی ایران را نیز در معرض تهدید قرار میدهد.
در جهان امروز که وابستگی متقابل اقتصادی و انرژی نقش پررنگی دارد، استفاده از تنگه هرمز بهعنوان اهرم فشار باید با درایت و حسابشده صورت گیرد. راهحل نهایی نه در تهدید نظامی بلکه در تقویت دیپلماسی، کاهش تنشها و ایجاد توازن در روابط خارجی است.
source