چراغ قرمز قیمت گذاری دستوری خودرو

همانطور که پیش بینی می شد، خودروسازان حتا پس از خصوصی سازی هم پشت چراغ قرمز قیمت گذاری دستوری خودرو متوقف خواهند شد؛ یعنی همانطور که پیشتر نیز اشاره شده بود فقط مدیریت واگذار شده و هیچ چیز دیگری تغییر نکرده است. برنامه و تفکر همان است که بود. آیا بخش خصوصی این موضوع را نمی دانست یا اینکه برنامه های دیگر در سر دارد؟
به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، به نظر می رسد که آرزوی دست یابی به خصوصی سازی واقعی هیچ گاه در ایران محقق نخواهد شد. هنوز تمام صفر تا صد این حوزه در اختیار حکمرانی اقتصادی قرار دارد. کسی متوجه نیست که تا امروز چه بلایی سر مردم آورده اند و ادامه این وضعیت عمق فاجعه را بیشتر خواهد کرد.
مسئله خودروسازی در ایران تنها به قیمت گذاری محدود نمی شود؛ معضل تفکر و دیدگاهی است که این صنعت را به بنبست کشانده است و اصرار دارد با تمام توان و سرعت در این مسیر حرکت کند. انگار که درکی از بنبست وجود ندارد.
اواسط بهمن ماه که بخش خصوصی موفق شد مدیریت هیئت مدیره ایران خودرو را در اختیار بگیرد، موجی از شور و شعف و شادی عقل از سر بسیاری از کارشناسان پراند. هر چند خروج دولت از خودروسازی در ذات خود امری بسیار مطلوب و پسندیده تلقی می شود، اما این خصوصی سازی فقط و فقط واگذاری مدیریت بود و نه چیز دیگر.
به بیان ساده تر، فقط راننده بخش خصوصی به جای راننده دولتی پشت فرمان خودرویی معیوب و ناقص نشست. خودرویی که ظاهری سالم دارد، اما از درون متلاشی شده است. با این حال، بخش خصوصی قبول کرد که با تمام این معایب پشت فرمان آبی های جاده مخصوص بنشیند.
اکنون چهار ماه از آن روز گذشته است و مصیبت های چهل ساله آوار شده و فریادشان را در آورده است. به وزارت صمت نامه ای مبنی بر تعیین تکلیف قیمت گذاری نوشته اند که بی جواب مانده و ایران خودرو هم فروش را متوقف کرده است؛ سازمان حمایت سه ماه است که آن ها را معطل قیمت گذاری گذاشته است؛ پیرو این بلاتکلفی، هیئت مدیره تصمیم به فروش در بورس کالا گرفته است؛ سازمان حمایت استعلام گرفته و اعلام کرده است که مجوز فروش در بورس کالا را ندارد؛ زیان تولید نیز که هنوز ادامه دارد و هر روز بیشتر می شود.
پرسش هایی از سوی مصرف کنندگان
در این شرایط پرسش هایی از سوی مصرف کنندگان مطرح می شود. پرسش هایی از جنس نگرانی و گرانی. از منظر مصرف کنندگان این مسئله مطرح می شود که بخش خصوصی می دانست با چه پدیده ای مواجه خواهد شد. مدیریت جدید ایران خودرو از جنس این صنعت و جزء معدود افرادی هستند که به طور کامل با تمام بخش های خودروسازی آشنا بوده و تمام جزییات را می دانستند. آنها جزئی از بدنه خودروسازی به شمار می رود که دقیقاً می دانستند با چه مسائلی روبهرو خواهند شد. از قیمت گذاری دستوری، عرضه دستوری، تحریم های خارجی و داخلی و همه و همه اطلاع داشتند.
بنابراین پرسش این است که براساس چه استدلالی سکان هدایت را در دست گرفتند؟ چه انتظاری از حکمرانی داشتند؟ آیا زمانی که وعده سودده شدن ایران خودرو تا پنج سال داده شد، به مشکلات امروزی واقف نبودند؟ پرسش دیگری که مطرح می شود این است که در حال حاضر همان حرف ها و مشکلاتی که پیشتر وجود داشته اعلام می شود؛ اگر قرار بر تکرار بود، برای مصرف کننده چه فرقی می کند که کدام بخش در این صنعت حاکم باشد.
آیا توان و قدرت بخش خصوصی به قدری است که بتواند با دولت مقابله و با توقف فروش و اصرار بر عرضه خودرو در بورس کالا حرف خود را به کرسی بنشاند یا اینکه باز در بر همان پاشنه قبل چرخیده و بخش خصوصی با افزایش زیان بعد از دو سال از هدایت این شرکت کنار خواهد کشید؟ این موضوع آینده خصوصی سازی را غبار آلود کرده است.
خصوصی سازی خودروسازی صنعت خودرو قیمت گذاری دستوری خودرو
source