به گزارش پایگاه خبری بورس پرس،
دو کارشناس بازار سرمایه با ارزیابی چشم انداز کوتاه و بلند مدت بورس در گفت و گو با دنیای اقتصاد، معتقدند نشانه‌هایی از امکان بازگشت تدریجی بورس به ریل تعادل دیده می شود.


مهدی کریمی: شاخص در سطح 3.2 میلیون واحد تثبیت نشد. به‌نظر می‌رسد چشم‌‌‌‌‌‌انداز کوتاه‌مدت بازار همچنان در انتظار پیام قوی است. پیامی که می‌تواند بازار را به سمت صعود یا نزول هدایت کند. بنابراین در کوتاه‌مدت نمی‌توان انتظار حرکت مشخص و جهت‌‌‌‌‌‌داری از بازار داشت و باید منتظر ماند تا اخبار جدی‌‌‌‌‌‌تری مسیر آن را مشخص کنند. با این‌حال در بازه میان‌مدت از منظر بنیادی و تکنیکال نگاه مثبتی به بورس وجود دارد.


بازار از نظر ساختاری شرایط مناسبی دارد و تنها عاملی که ممکن است این چشم‌‌‌‌‌‌انداز میان‌مدت را تغییر دهد به نتیجه نرسیدن قطعی مذاکرات و فعال‌شدن ریسک‌های سیاسی و نظامی است. البته احتمال وقوع این سناریو پایین است و بر همین اساس، چشم‌‌‌‌‌‌انداز میان‌مدت مثبت ارزیابی می‌شود.


دو چالش اصلی اقتصاد در شرایط کنونی مذاکرات و ناترازی‌‌‌‌‌‌ها است. مذاکرات از آنجاکه ذاتا نوسانی هستند و اخبار ضد و نقیض زیادی پیرامون آنها منتشر می‌شود، بطور مستقیم و سریع بر بازارها اثر می‌گذارند. با این‌حال احتمال موفقیت در مذاکرات حدود ۷۰‌ درصد ارزیابی می‌شود.چون هیچ احتمالی قطعی نیست، باید تنوع و ملاحظاتی را در چینش پرتفوی درنظر گرفت.


قطعی برق و گاز در تابستان و زمستان صنایع مختلفی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. در تابستان، صنایع فولاد و سیمان و زمستان علاوه‌بر فولاد، صنایع پتروشیمی با خوراک گازی آسیب‌‌‌‌‌‌پذیر هستند. بنابراین در انتخاب سهام باید به سراغ صنایعی رفت که کم‌ترین آسیب را از ناترازی‌‌‌‌‌‌ها می‌بینند.


نرخ بهره کنونی(حدود ۳۴‌درصد) یکی از موانع اصلی حرکت بازارها است. نرخ بهره بالا هم هزینه مالی شرکت‌ها را افزایش می‌دهد و هم دامنه‌ نوسانات بازار را محدود می‌کند، با این‌حال نرخ بهره تابعی از روند مذاکرات است. اگر مذاکرات به نتیجه مطلوب برسد و چشم‌‌‌‌‌‌انداز تورمی کاهش یابد، انتظار می رود نرخ بهره نیز کاهش پیدا کند.


در غیر‌ این‌ صورت، نرخ بهره بالا باقی‌می‌ماند و مانعی جدی برای رشد بازارها خواهد بود. با توجه به شرایط فعلی و وابستگی به روند مذاکرات، چشم‌‌‌‌‌‌انداز بورس به نتیجه آن وابسته است و به‌نظر می‌رسد احتمال توافق بیشتر از به نتیجه نرسیدن آن باشد. بر همین اساس‌ ۶۰‌ درصد از پرتفوی به سهام با تمرکز به صنایع منتخب، اختصاص‌داده شود. چون در کوتاه‌مدت انتظار حرکت یک‌‌‌‌‌‌دست از بازار نمی رود و باید در انتخاب نمادها دقت زیادی داشت.


صنایعی مانند دارو، سیمان، برق و نیروگاهی، پیمانکاران فعال در حوزه انرژی، شوینده‌‌‌‌‌‌ها و روانکارها گزارش مناسبی داشتند. بویژه‌ گزارش‌های اردیبهشت این صنایع بسیار امیدوارکننده بوده و انتظار می‌رود گزارش‌های فصلی مناسبی نیز ارائه دهند. بهتر است ۲۰‌ درصد از پرتفوی به طلا با وجود بالا دانستن شانس توافق و به جهت مدیریت ریسک، اختصاص‌ داده شود. ۲۰‌ درصد باقی‌مانده را می‌توان به درآمد ثابت اختصاص داد. 


محمدرضا اعلمی: بورس در سال‌های پایانی دولت گذشته، دچار رکود‌ فرسایشی و گسترده شد. رکودی که با کاهش ارزش معاملات، بی‌‌‌‌‌‌ اعتمادی گسترده سهامداران خرد و عملکرد ضعیف برخی نهادهای مالی همراه بود. در این دوره، عدم‌هماهنگی سیاست گذاران اقتصادی با نهاد ناظر بازار سرمایه و تصمیمات خلق‌الساعه، موجب شد فرصت‌های بنیادی بورس نیز تحت‌‌‌‌‌‌الشعاع قرار گیرد و از مسیر تحرک و رشد فاصله بگیرد.


در شرایط کنونی، اگرچه آثار آن همچنان در ذهن فعالان باقی است اما نشانه‌هایی از امکان بازگشت تدریجی بورس به ریل تعادل دیده می‌شود. بخشی از شرکت‌های بزرگ، سودآوری مناسبی را در صورت‌های مالی به‌ثبت رساندند و فضای کلی سیاست گذاری به‌‌‌‌‌‌رغم ابهامات موجود از ثبات نسبی بیشتری برخوردار است. آنچه اکنون اهمیت دارد، بهره‌‌‌‌‌‌گیری از این فرصت برای اصلاحات نهادی عمیق است. 


نشانه‌هایی از بهبود تدریجی برخی شاخص‌های اقتصادی نیز قابل‌مشاهده است. افزایش نسبی قیمت جهانی کالاها، کاهش شتاب تورم و حتی افزایش احتمال آزادسازی بخشی از منابع ارزی در خارج، اگرچه هنوز در حد فرضیه‌‌‌‌‌‌ هستند اما در فضای فعلی بورس می‌توانند نقش کاتالیزور برای شروع روندی مثبت ایفا کنند.


از منظر رفتارشناسی نیز شرایط کنونی، شباهت بسیاری به دوره‌‌‌‌‌‌های پیش از چرخش دارد. زمانی‌که ناامیدی به اوج می‌رسد، تحلیلگران محافظه‌‌‌‌‌‌ کار می‌شوند و ارزش‌گذاری‌‌‌‌‌‌ها به حداقل ممکن می‌رسند. معمولا همان‌‌‌‌‌‌جا نقطه آغاز تغییرات شکل می‌گیرد. این موضوع در تجربه‌‌‌‌‌‌ های گذشته نیز بارها به اثبات رسیده‌است.


اگرچه فضای فعلی بازار سهام خالی از چالش نیست اما اتفاقا همین چالش‌ها بستر مناسبی برای اصلاحات ساختاری، تصمیم‌گیری‌های بهتر و شکل‌گیری فرصت‌های بلندمدت فراهم کرده‌اند. بورس نیازمند نگاهی عمیق‌تر، تخصصی‌‌‌‌‌‌تر و آینده‌نگرانه‌‌‌‌‌‌تر است. امید به بورس، تنها آرزو نیست بلکه راهبرد ممکن و قابل‌تحقق است البته اگر از مسیر اصلاح نهادها، بازسازی اعتماد و دوری از هیجانات‌ به آن نگاه کرد.

انتهای پیام

 

source

توسط blogcheck.ir