با ۲ میلیارد تومان در بازار کره‌ای‌ها چه می‌توان خرید؟ از اسپورتیج تا سوناتا!

با ۲ میلیارد تومان در بازار کره‌ای‌ها چه می‌توان خرید؟ از اسپورتیج تا سوناتا!

قیمت خودرو همیشه یکی از مهمترین موضوعات برای عموم مردم بوده و بسیاری این دغدغه را دارند که با بودجه‌ای مشخص به سراغ کدام خودرو بروند. در این محتوا قصد داریم به ارزش خرید خودروهای کره‌ای در محدوده ۲ میلیارد تومان نگاهی اندازیم. 

خودروهای کره‌ای سال هاست که محبوبیت بسیاری در بازار کشورمان پیدا کرده‌اند. در آن سال هایی که تازه خودروهای چینی در حال وارد شدن به کشورمان بودند، کره‌ای ها به یکباره بیشتر از قبل مورد توجه مردم قرار گرفتند و همچنان به خاطر کیفیت ساخت قابل قبول، استهلاک پایین و البته کیفیت سواری خوب یکی از گزینه های اصلی بسیاری از افراد برای خرید هستند. 

قیمت خودرو کارکرده و حتی صفر در سال های اخیر جهش بسیار بالایی در کشورمان داشته و قطعا همین خرید خودروی کارکرده در هر رنجی برای بسیاری از افراد تبدیل به آرزو شده است. در این بازار نا به سامان که حالا بسیاری از برندهای چینی در آن در حال تاخت و تاز هستند، همچنان افرادی هستند که به جای پرداخت رقم یک خودروی صفر کیلومتر چینی یا داخلی، به سراغ کارکرده های خصوصا کره‌ای بروند. 

بودجه ۲ میلیاردی قطعا برای بسیاری از افراد نیز رقمی بسیار بالاست اما برای کسانی که به دنبال خرید یک خودروی کارکرده کره‌ای در همین محدوده قیمتی هستند گزینه های معقولی وجود دارد. البته که هیچگاه یک خودروی صفر کیلومتر به پای یک خودروی کارکرده نرسیده، آن هم در شرایط فعلی بازار کشورمان که پیدا کردن یک خودروی کارکرده واقعا تمیز با قیمت مناسب کاری بسیار سخت و گاه نشدنی است. 

خرید خودرو کارکرده قطعا مزایا و معایب خاص خود را دارد، به هر حال با خرید یک خودروی کارکرده شاید کیفیت بالاتری را نسبت به یک خودروی صفر هم قیمت تجربه خواهید کرد اما وجود برخی معایب مانند خدمات پس از فروش و در دسترس بودن قطعات هم از جمله معایب آن هاست. در این محتوا در هر دسته بندی چند خودروی کره‌ای که همچنان ارزش خرید دارند را به علاقه مندان معرفی کرده تا بتوانند انتخاب درستی از میان آنها داشته باشند. 

هاچ بک

در این محدوده قیمتی یعنی دو میلیارد تومان خودروی هاچ بک چندانی وجود نداشته اما دو‌ محصول کره‌ای که البته هر دو هم از هیوندای هستند ارزش خرید بالاتری از باقی مدل ها دارند. هیوندای i20‌ مونتاژ (مدل های حدود سال ۹۵ شمسی) و هیوندای ولستر کارکرده. قطعا i20 برای خانواده ها و بانوان که دنبال بک سواری آرام و بی دردسر در سطح شهر با یک خودروی با آپشن های خوب هستند مناسب است اما برای جوانان حقیقتا ولستر ارزش خرید بسیار بیشتری دارد. 

هیوندای i20 مونتاژ از نظر طراحی بسیار ساده و بی آلایش است اما در مقابل ولستر چهره‌ای خشمگین و تهاجمی دارد. در بخش کابین هم از نظر طراحی شرایط کاملا مشابه طراحی بیرونی بوده اما از نظر کیفیت ساخت و متریال به کار رفته i20 ها بخاطر سن و سال کمتر نسخه های تمیزتر بیشتری دارند، البته که ولستر هم خودرویی نیست که در صورت نگهداری درست کابینش اکنون بسیار مستهلک شده باشد.

در بخش فنی اما شرایط کاملا متفاوت است، اگر به دنبال یک خودروی اسپرت با رانندگی بسیار جذاب و البته تا حدود زیادی خشک هستید ولستر با موتور ۱۲۸ اسب بخاری‌اش کاملا آماده اطاعت از اوامر شماست. هیوندای i20 اما همانطور که پیشتر اشاره کردیم سواری بسیار آرام و بی حاشیه‌ای داشته که از یک موتور ۹۹ اسب بخاری هم چیزی جز این نمی توان انتظار داشت. البته که به مراتب i20 مصرف سوخت کمتری از ولستر دارد اما از نظر استهلاکی در صورت نگهداری درست هر دو خودرو بی آزار و گوش به فرمان هستند. 

مزایای هیوندای i20 مواردی شامل سواری مناسب، استهلاک پایین، مصرف سوخت پایین و فرمان پذیری بالاست اما معایبی هم نظیر سواری خشک، فضای محدود صندوق و قطعات گران قیمت را هم همراه خود دارد. ولستر اما این سوی میدان نقاط قوتی همچون ایمنی بالا، سواری اسپرت و امکانات خوب را دارد اما در مقابل نقاط ضعفش هم فضای محدود ردیف عقب، دید محدود عقب و بازار دست دوم ضعیف است. 

سدان جمع و جور

 در میان سدان های کامپکت شهری یا همان سدان های جمع و جور دو انتخاب پیش روی خریدار است. النترا کارکرده و سراتوهای کارکرده البته نسل بعدی سراتو های سایپایی. در میان آگهی ها دیده شده که سراتو های فول سایپایی هم در این محدود قیمتی حضور دارند اما به مراتب خرید نسل بعدی آن منطقی تر است. 

النترا کارکرده و سراتو کارکرده هر دو در واقع از یک روح بوده و پسر عموی هم محسوب می شوند. البته که سراتو کارکرده از نظر فنی قدرت نسبتا بالاتری از النترا داشته اما در عوض نماینده هیوندای بخاطر داشتن گیربکس ۶ سرعته AT لذت رانندگی بسیار بهتری از رقیب دارد. مزیت اصلی هر دو اتمسفریک بودن موتورهایشان هست که حساسیت بالایی به بنزین نداشته اما نگهداری با نظم و درستی را می خواهند. 

در بخش آپشنی هم که چندین نمونه مختلف از هر دو مدل در بازار کشورمان حضور دارد و از این جهت نمی توان یکی را برتر از دیگری دانست. از مزایای سراتو کیا می توان به کیفیت بالا و بازار خوب‌ اشاره کرد اما معایبی هم همچون سواری نسبتا خشک و فرمان پذیری معمولی را هم دارد. النترا اما این سوی میدان مزیت هایی مانند کیفیت ساخت بالا و استهلاک پایین و معایبی مانند سواری خشک و فضای محدود سر در ردیف عقب را دارد.  

سدان سایز متوسط 

کره‌ای های این محدوده قیمتی با این سگمنت مورد نظر تنها دو مدل را شامل می شوند، هیوندای سوناتا ( مدل های YF ) و کیا اپتیما ( مدل های TF ). هر دو این خودروها در یک سگمنت قرار داشته اما درست مانند سدان های کامپکت طالب خاص خود را دارند. دو سدان سایز متوسط خانوادگی که اتفاقا هر دو بسیار محبوب و پرطرفدار بوده و هر کدام تنها از نظر ظاهری و کابین با یکدیگر تفاوت دارند. 

سوناتاهای این مدل به سوناتا موشکی معروف بوده که بخاطر ظاهر تند و تیز و کشیده این لقب را گرفتند. در مقابل اما سوناتا ظاهر معمولی تری داشته و خبری از اضافه کاری در آن دیده نمی شود. داخل کابین هم همان شرایط حکم فرماست اما با این اشتراکات که کیفیت متریال کاملا یکسان بوده و کیفیت ساخت هم همین گونه است. در مورد فضای کابین هم با توجه به مشترک بودن پلتفرم این دو خودرو کاملا شرایط یکسانی را شاهدیم. 

سوناتا کارکرده و اپتیما کارکرده در بخش فنی هم درست یک مشخصات فنی را داشته و از یک موتور ۲.۴ تنفس با قدرت ۱۷۸ اسب بخار و گیربکس ۶ سرعته اتوماتیک بهره می برند که سواری قابل قبول و البته استهلاک مناسبی را برای مالک به همراه دارند. البته که نگهداری درست نیز بسیار مهم و ضروری است وگرنه تعمیرات هر دو هزینه های بالایی دارد. 

سوناتا کارکرده مدل LF مزایایی مانند کیفیت ساخت بالا، امکانات خوب و عایق بندی خوب کابین را دارد اما در مقابل ذکر معایب آن که شامل سواری  نسبتا خشک، دید محدود عقب و هزینه تعمیرات بالا است واجب خواهد بود. این سوی میدان هم اپتیما کارکرده دقیقا همین مزایا را داشته اما دید عقب محدود نیست ضمن اینکه بازار بهتری هم از سوناتا موشکی دارد. همچنین پایداری این خودرو نیز از رقیب ناتنی‌اش بهتر و بالاتر است. 

کراس اوورها

بالاخره یک دسته بندی با عضوی غیر از همیشگی ها! در بخش کراس اوور های خصوصا کوچک چند محصول وجود دارد که ممکن است تا به حال دو مورد از آن را حدس زده باشید، کیا اسپورتیج های نسل سوم با مدل های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ و همچنین هیوندای توسان آن هم نسل سوم با مدل های دقیقا مشابه. اما گزینه مدل بالاتر مختص سانگ یانگ تیوولی الیت ( مدل ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ ) است که نسبت به دو خودروی قبلی به تبع مزایا و معایب متفاوتی دارد.  

توسان و اسپورتیج کارکرده هر دو از نظر طراحی ظاهری اکنون دیگر بسیار ساده و بی آلایش هستند، البته که اسپورتیج این نسل چهره‌ای به مراتب اسپورت تر داشته اما توسان خانوادگی تر است. در مقابل تیوولی نسبتا بروزتر از دو هموطن خود بوده و چهره مقبولانه تری در بازار دارد. داخل کابین هم قطعا برتری از آن تیوولی الیت خواهد بود، چه از نظر فضا و چه از نظر کیفیت ساخت. ضمن اینکه تیوولی بخاطر مدل بالاتر نسخه های سالمش بیشتر از دو خودروی دیگر پیدا می شود. 

در بخش فنی اما این برتری با نمایندگان کیا هیوندای است چرا که تمام مدل های این دو کراس اوور به صورت 4WD به ایران عرضه شده و قابلیت های طی مسیر بیشتری دارند، البته نه برای آفرود. از نظر قدرت برتری با دو برادر ناتنی بوده که موتور ۲.۴ لیتری اتمسفریک شان توانایی تولید حدود ۱۸۰ اسب بخار را دارد در صورتی که تیوولی موتور ۱.۶ لیتری تنفس طبیعی را دارد که ۱۲۸ اسب بخار را تحویل جعبه دنده ۶ سرعته خود می کند.

هر سه خودرو در بخش استهلاک فنی بخاطر اتمسفریک بودن پیشرانه هایشان حساسیت چندانی به بنزین نداشته و با یک نگهداری درست تا سال ها بی آزار خواهند بود. اسپورتیج و توسان هر دو امکانات خوبی دارند که در برخی مواقع توسان برتر است ولی در مجموع سواری هر دو نسبتا خشک بوده اما بازار هر دو رونق خوبی دارد. در مقابل سانگ یانگ تیوولی هم بازار پر رونقی دارد و به امکانات خوبی هم مجهز شده اما به محبوبیت دو هموطن دیگرش نیست. 

شاسی بلند سایز بزرگ

در این دسته بندی کلی دو محصول همچنان از کیا و هیوندای وجود دارد که البته یکی قابلیت های بیراهه نوردی را داشته اما دیگری برای شهر و سطح جاده مناسب است. هیوندای سانتافه کارکرده نسل دوم و کیا سورنتو کارکرده نسل اول. هر دوی این خودروها در محدوده قیمتی مورد ذکر نسخه های مختلفی داشته اما سورنتو به دلیل موتور قدرتمندتر و شاسی مستقل و البته فضایی بیشتر ارزش خرید بهتری از سانتافه دارد. 

طراحی هر دو خودرو اکنون بسیار ساده است اما در این بخش برتری از آن سانتافه‌ای است که طراحی بهتر و بروزتری نسبت به سورنتو دارد. داخل کابین هم تقریبا شرایط به همین منوال بوده اما از نظر فضای کابین و جادار بودن سورنتو برنده این مقایسه خواهد بود. از نظر کیفیت ساخت و متریال به کار رفته هم که هر دو خودرو شرایط نسبتا برابری داشته اما پیدا کردن سانتافه تمیز راحت تر از سورنتو است. 

در بخش فنی باز هم همچنان برتری از آن کیا سورنتو است با اینکه سانتافه در نمونه ۶ سیلندر قدرت بالاتری دارد. سورنتو به یک موتور ۶ سیلندر اتمسفریک ۳.۳ لیتری با بیش از ۲۴۰ اسب بخار قدرت است اما سانتافه یک موتور ۳.۵ لیتر تنفس دارد که بیش از ۲۷۵ اسب بخار را می تواند تولید کند. البته با اینکه هر دو خودرو دو‌ دیفرانسیل هستند اما سورنتو در اصل یک SUV واقعی است که قابلیت های بیراهه نوردی بسیاری دارد.