صنعت خودروی ایران ؛ سراب وعده های توخالی

وعده های توخالی صنعت خودروی ایران
وعده های توخالی صنعت خودروی ایران

صنعت خودروسازی ایران در حال حاضر متهم ردیف اول ناترازی بنزین، آلودگی هوا، بی کیفیتی و گرانی خودرو شناخته می شود، اما صنعتی که قرار بود لوکوموتیو کشنده سایر صنایع باشد، چرا به سراب وعده های توخالی بدل شده است؟


تیگو 8 پلاگین


تیگو 8 پلاگین

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، صنعت خودروی ایران، که روزگاری به عنوان یکی از ارکان مهم اقتصادی کشور شناخته می‌شد، حالا پس از سال‌ها وعده و تبلیغات، به کلافی سردرگم از مشکلات و ناکارآمدی‌ها تبدیل شده است. خودروسازان ایرانی هر سال وعده بهبود کیفیت، کاهش قیمت و افزایش تولید می‌دهند، اما در عمل، تنها خودرویی بی‌کیفیت‌تر و گران‌تر از گذشته به دست مصرف‌کنندگان می‌رسد. این وضعیت نشان می‌دهد که صنعت خودروی ایران نه تنها از رقابت جهانی عقب مانده، بلکه در زمینه‌های بنیادی هم پیشرفتی نداشته است.

سال‌هاست که وعده‌های مسئولان و خودروسازان ایرانی، به یک چرخه تکراری بدل شده‌اند؛ وعده‌هایی که در آغاز هر سال نوید تحول و بهبود می‌دهند و در پایان همان سال، باز هم شکست و عقب‌نشینی را به دنبال دارند. با وجود تمامی تبلیغات و برنامه‌ریزی‌های انجام شده برای ارتقای این صنعت، واقعیت‌ها هیچ‌گاه مطابق با آن‌چه وعده داده شد، نبوده‌اند. کیفیت پایین خودروها، قیمت‌های غیرمنطقی، و عدم تنوع در مدل‌ها، تنها بخشی از مشکلات این صنعت است که طی سال‌ها بر دوش مردم باقی مانده است. ضمن این‌که به دلیل مصرف بالای سوخت عامل اصلی ناترازی بنزین و آلودگی هوا نیز به شمار می آیند.

مشکلاتی  فراتر از تحریم‌ها

از آغاز دهه ۸۰ تا امروز، صنعت خودروی ایران تحت فشارهای مختلفی قرار داشته است؛ از تحریم‌های اقتصادی گرفته تا سیاست‌های نادرست در مدیریت این صنعت، اما مسئله اصلی این است که در هر شرایطی، مسئولان به جای تغییر اساسی در ساختار و فرآیندهای خودروسازی ترجیح داده‌اند به وعده‌های بی‌پایه و اساس بسنده کنند. وعده‌هایی مانند بهبود کیفیت، کاهش قیمت‌ها، و ارتقای فناوری به همراه تبلیغات فراوان که همیشه در کلام باقی مانده‌اند و هیچ‌گاه در عمل نتایج ملموس و قابل‌قبولی به بار نیاورده‌اند.

فقدان برنامه و ثبات مدیریت

در همین شرایط فقدان برنامه و ثبات مدیریت را هم می توان عامل دیگری در ناکامی خودروسازان داخلی شبه دولتی دانست. این صنعت به دلیل مدیریت دولتی به طور مدام و مرتب در حال تغییر و تحول در سطح کلان مدیریت است. این نوع نگاه به دولت خاصی هم ارتباط ندارد. هر وزیر که سکان هدایت وزارت صمت را در اختیار می گیرد، اقدام به جایگزین کردن نفرات جدید می کند. در واقع به جای برنامه و توسعه محور بودن، اساس مدیریت در این خودروسازان به جای صنعتی و اقتصادی بودن، سیاسی است.

وابستگی به مدل‌های قدیمی و ناتوانی در نوآوری

 وابستگی شدید به طراحی و تولید خودروهای قدیمی یکی دیگر از معضلات خودروسازی ایران به شمار می آید. حتا زمانی که تکنولوژی‌های نوین در سایر نقاط جهان به سرعت در حال پیشرفت است، خودروسازان ایرانی به جای ورود به عرصه‌های جدید، همچنان در تلاش برای ارتقای مدل‌های قدیمی و ناکارآمد هستند. در این میان، مصرف‌کنندگان نه تنها با قیمت‌های سرسام‌آور مواجه هستند بلکه کیفیت پایین و طراحی‌های قدیمی نیز به دغدغه روزمره آن‌ها تبدیل شده است.

روزهای سخت پیش رو

واقعیت تلخ این است که صنعت خودروی ایران به جای آن که تبدیل به نماد پیشرفت و نوآوری در منطقه شود، تنها به یک بنگاه اقتصادی ناکارآمد بدل گشته است که نه تنها قادر به تأمین نیازهای داخلی نیست، بلکه حتا در سطح جهانی نیز از رقابت باز مانده است. اگر این روند ادامه پیدا کند، بعید به نظر می‌رسد که روزی خودروی ایرانی به استانداردهای جهانی برسد. تا زمانی که وعده‌ها و دروغ‌ها ادامه داشته باشند و مدیران این صنعت اراده‌ای جدی برای تغییر نداشته باشند، صنعت خودروی ایران هیچ‌گاه به جایگاهی که شایسته آن است نخواهد رسید. این صنعت نیازمند بازنگری جدی در ساختار مدیریتی، افزایش شفافیت و اصلاح فرآیندهای تولید است. تنها در این صورت است که می‌توان امیدوار بود روزی صنعت خودروی ایران بتواند در مسیر رشد و پیشرفت واقعی قرار گیرد.

source

توسط blogcheck.ir