آیا خودروسازان ایرانی واقعاً بد هستند؟

خودروسازان بد ایرانی
خودروسازان بد ایرانی

در روزهای اخیر و پس از افزایش قیمت محصولات دو خودروساز بزرگ موج جدیدی از انتقادها و اعتراض‌ها علیه آنان  شکل گرفته است. اما آیا خودروسازان ایرانی واقعاً بد هستند یا این‌که فرمان دست نااهلان و غیرمتخصص ها افتاده است؟ چه کسی، با چه ابزاری و چگونه می تواند خودروسازی را از دست آن‌ها نجات بدهد؟


تیگو 8 پلاگین


تیگو 8 پلاگین

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، همان‌قدر که گفتار و رفتار متولیان و مسئولان حکومتی در خصوص صنعت خودروسازی کشور همواره متناقض و غیر قابل تحلیل و درک بوده است، همان‌قدر هم رفتار بسیاری از معترضان به این صنعت با گفتارشان در تناقض است و هم خوانی ندارد.

بسیاری از مسئولان به دلیل عدم شناخت از اقتصاد، صنعت، بازار و به خصوص صنعت خودروسازی هرازچندگاهی به اظهار نظر می پردازند، نظراتی که چندان پایه و اساس درستی از نظر منطق اقتصاد ندارد. آن‌ها معتقدند خودروسازان طی سالیان سال با حمایت دولت باید تا امروز به یک قطب بزرگ صنعتی در ایران و منطقه تبدیل می شدند. دقیقاً مشکل از همین نقطه آغاز می شود؛ آیا واقعاً دخالت های دولتی و حکومتی حمایت بوده است؟

بررسی وضعیت امروز خودروسازان و جریان و شرایط حاکم بر بازار نشان می دهد دولت ها تا امروز نه تنها وظایف خود را به درستی انجام نداده اند، بلکه پیرو دخالت و نحوه نگاه و مدیریت خود مسبب وضع امروز هستند. اگر هم حمایتی صورت گرفته است (تسهیلات بانکی و دیوار تعرفه ها) به نوعی تلاش آن‌ها برای پوشاندن صورت مسئله بوده است. نیاز مبرم خودروسازان به تجدید ارزیابی دارایی برای خروج از ماده ۱۴۱ و فرار از ورشکستگی تمام ابعاد ماجرا را روشن می کند.

در این شرایط پر تنش و پر اعتراض اما هیچ حرکتی مبنی بر کاهش دخالت ها و خروج حکمرانی اقتصادی از این صنعت به چشم نمی آید.

به نظر می رسد با توجه به ناتوانی در کنترل بازارهای اصلی، مهم و تأثیرگذار بر سفره و معیشت مردم، از خودرو یک غول بزرگ ساخته و بازار خودر را نیز به یک صحنه نمایش تبدیل کرده اند تا بتوانند افکار عمومی را منحرف کنند.

در مقابل، بخشی از افراد عادی جامعه نیز هستند که به رغم اعتراض و انتقادی که به این صنعت دارند، نمی توانند از سود و رانت پنهان در محصولات تولید داخل چشم پوشی کنند. آن‌ها در هر طرح فروش به سرعت حاضر شده و بخت خویش را امتحان می کنند. هنوز از منظر آن‌ها این بازار سودده و قابل اطمینان است؟ نوع قیمت گذاری ها نیز مؤید این مسئله است و مانع از خروج این بازیگران می شود؟

خودروسازان نیز به دلیل انتصاب ها و ماهیت دولتی نه توان اعتراض های علنی را دارند و نه می توانند محصولات باکیفیت و به‌روز تولید کنند، اما برای پوشاندن این ضعف در این سال ها پشت دیوار دولتی بودن و تحریم ها پنهان شده اند.

البته وجود این معضلات به خودی خود مانع از حرکت می شود، بنابراین منتقدان حکومتی و افرادی که غیر از حرف زدن قدمی عملی برای بهبود اوضاع برنمی دارند، پیش از دهان باز کردن باید به برخی پرسش ها پاسخ بدهند؛  آیا این خودروسازان یا مردم بوده اند که مسیر تولید را تغییر داده اند؟ آیا مردم و خودروسازان  خودرو را به کالای سرمایه ای بدل کرده‌اند؟ چرا خصوصی سازی شکل نمی گیرد؟ آیا بحث منفعت های خاص برای جریان های خاص در میان است؟ آیا در کل خودروسازی، بازار خودرو و حاشیه های آن یک فریب بزرگ نیست؟

source

توسط blogcheck.ir