پاسخ: توبه و تأکید بر آن‌ یکی از پرتکرار ترین و مهم‌ ترین موضوعاتی است که در معارف اسلامی نسبت به آن تأکید شده است؛ اما توبه، در واقع بازگشت از نافرمانی خدا به ‌سوی اطاعت اوست که برآمده از پشیمانی فرد نسبت به گناهان گذشته است.

اما در مورد اینکه برای خروج از حالت گناه، فرد باید چه مراحلی را طی کند و چه وظایفی را انجام دهد، باید مطالب را تقدیم کنیم.

 

مهم‌ ترین عنصر تشکیل ‌دهنده توبه و رکن اساسی آن، ندامت و پشیمانی است از پیامبر اکرم (ص) است که فرمود: «کفی بالندم توبه؛ در توبه، پشیمانی کافی است»

اولین مرحله، همین حالت پشیمانی است که لازم است در فرد ایجاد شود تا دست از گناه بکشد؛ اما در کنار آن، عزم بر ترک گناه برای همیشه هم لازم است؛ و شرط بعدی آن جبران و اصلاح یا همان جبران مافات با عمل صالح و نیکوست.

یعنی تا آنجا که در توان دارد، حق‌ الله و حق ‌الناس را جبران کند و آثار بد و زشت گناهان گذشته را از درون خود و افراد و جامعه برچیند. از همین رو در قرآن کریم درآیات بسیاری، توبه با اصلاح و جبران همراه آمده است.

مثلاً در سوره نحل به ‌صورت یک قانون کلی در همه گناهان می‌ فرماید: «ثَّم انَّ رَبَّکَ للَّذینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَهٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ اصْلَحُوا انَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لغَفُورٌ رحیمٌ؛ پس پروردگارت نسبت به آن‌ ها که از روی جهالت بدی کرده‌ اند و سپس توبه نموده و در مقام جبران برآمده ‌اند خداوند بعد از آن آمرزنده و مهربان است.»

 

نکته مهم آن است که دو مرحله اول یعنی پشیمانی قلبی و تصمیم برای ترک همیشگی گناه در همه گناهان بدون تفاوت جریان دارد، ولی مرحله سوم که جبران است، اولاً در تمام گناهان جاری نیست و ثانیاً نسبت به گناهان مختلف متفاوت است.

جبران نسبت به گناهان مختلف، متفاوت است و چون در قرآن به ‌صورت مطلق آمده است، هرگونه جبران مافاتی را نسبت به گناهان مختلف شامل می ‌شود، مثلاً:شخص توبه ‌کار باید حق‌ الناس ‌هایی را که ضایع کرده به آن‌ ها بازگرداند؛ اگر زنده هستند به خودشان و اگر از دنیا رفته ‌اند به وارثان آن ‌ها برساند.

– اگر آبرو یا حیثیّت کسی را به خاطر غیبت کردن یا اهانت از بین برده، باید از او حلالیت بطلبد و اگر از دنیا رفته است به ‌تلافی حیثیّت بر باد رفته، کار خیر برای او انجام دهد تا روح او راضی گردد.

– اگر نماز یا روزه یا عباداتی از او فوت شد، قضا نماید؛ و اگر کفّاره دارد (مانند ترک روزه عمدی و شکستن عهد و نذر) کفّاره آن را بدهد.

– اگر سبب گمراهی دیگران شده مانند تبلیغات سوء؛ بدعت‌ گذاری در دین خدا، خواه از طریق بیان و سخن باشد یا از طریق کتابت و نوشته ‌ها اصلاح؛ جبران آن در صورتی حاصل می ‌شود که تمام افرادی را که به خاطر عمل او به انحراف کشیده شده ‌اند تا آنجا که توان و قدرت دارد بازگرداند.

یا اگر در حضور مردم، افرادی را به‌ دروغ ‌گویی و بی عفّتی و امثال این امور متّهم ساخته، باید در ملأ عام سخنان خود را باز پس بگیرد و استغفار تنها کافی نیست.

 

در حدیث معتبری از امام صادق (ع) می ‌خوانیم که از حضرت سؤال کردند: آیا کسی که حدّ الهی بر او جاری شد اگر توبه کند شهادتش مقبول است؟

فرمود: «هنگامی‌که توبه کند و توبه ‌اش به این است که از آنچه گفته بازگردد و نزد امام و نزد مسلمین حاضر شود و سخنان خود را تکذیب کند، هنگامی ‌که چنین کند بر امام لازم است که شهادت او را بپذیرد و توبه ‌اش قبول است.» این روایت نشان می ‌دهد جبران انحراف، به ایجاد هدایت برای همان افراد گمراه شده است.

 

با توجّه به اینکه گناه، قلب را تاریک می ‌سازد از نظر معنوی باید به همان میزان یا بیشتر از میزان کمی و کیفی گناهی که کرده است، اطاعت و بندگی کند تا تاریکی قلبش از بین برود، این نیز نوعی اصلاح است که باید نسبت به قلب خود انجام دهد.

همان‌طور که در نهج ‌البلاغه در شرح استغفار از زبان امیرالمؤمنین (ع) این ‌طور بیان‌ شده است که: «ششم آنکه به همان اندازه که لذّت و شیرینی گناه را چشیده ‌ای درد و رنج طاعت را نیز بچشی.» البته باید توجّه داشت که این شرط تحقق توبه نیست و برای کامل ‌تر شدن توبه توصیه ‌شده است.

منبع:خبر آنلاین 

source

توسط blogcheck.ir