به گزارش پایگاه خبری بورس پرس،
زکریا نایبی درباره اهدافی که برای صنعت فولاد در نظر گرفته شده به دنیای اقتصاد، اعلام کرد: در چشمانداز سال ۱۴۰۴ رسیدن به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام ترسیم شده بود که قرار بود از این میزان ۲۰ میلیون تن به صادرات اختصاص پیدا کند. اکنون با نزدیک شدن به سال ۱۴۰۴ هرچند ظرفیتهایی در این صنعت ایجاد شده اما در عمل ۳۲ میلیون تن فولاد تولید میشود که ۱۲ میلیون به صادرات اختصاص پیدا کرده است.
بنابراین در چنین شرایطی که شرکت های فولادی با تمام ظرفیت کار نمیکنند و با مشکلات تامین انرژی و زیرساختها مواجه هستند، ایجاد شرکت های فولادی جدید نمیتواند توجیه اقتصادی به همراه داشته باشد. در برنامه هفتم توسعه رسیدن به ظرفیتهای بالاتر از ۵۵ میلیون تن فولاد هدفگذاری شده که باید برای این امر، تامین سنگآهن مورد نیاز نیز در نظر گرفته شود.
چرا که مسئله مهم در زنجیره تولید فولاد، تامین سنگآهن است، چه برسد برای دهههای آینده که با نیاز به تامین مواد اولیه بیشتری روبرو خواهند شد. در وضعیت کنونی و بر اساس میزان تولید فولاد پیشبینی شده با عدماکتشافات جدید، سنگآهن موجود ۱۰ تا ۱۵ سال آینده جوابگو خواهد بود. این در حالی است که پیشبینی شده شرکت های جدید فولادی در کنار سواحل مکران و در کنار دریا ایجاد شوند و برای این منظور باید سنگآهن وارد شود.
برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد به استخراج ۱۶۸ میلیون تن سنگآهن نیاز است که بر اساس ۳ میلیارد تن سنگآهن، موجودی آن تا ۱۵ سال آینده جوابگوی صنعت فولاد خواهد بود. بنابراین در چنین شرایطی برای تامین سنگآهن مورد نیاز یا باید اکتشافات جدید انجام گیرد یا باید اقدام به واردات کرد.
معمولا ادغام شرکت های کوچکتر در بزرگتر با مزیت کاهش هزینههای سربار همراه خواهد بود و این مسئله بیشتر به نفع شرکت های کوچکتر تمام میشود. در کشورهای توسعهیافته که این ادغامها انجام میگیرد، شرکتها معمولا سهامی عام هستند و سهام آنها در بورس عرضه شده اما در ایران این شرکتها بیشتر سهامی خاص بشمار میروند و مالک باید سهام را به شرکتهای بزرگتر بفروشد که معمولا این کار را انجام نمیدهد.
ادغام به اندازه شرکت بستگی ندارد و به فرهنگ مالکیت بسته است که تا چه اندازه تسریعکننده باشد. معمولا در ایران فرهنگ مالکیت این موضوع را جا نینداخته که شرکت های کوچکتر تمایل به ادغام در شرکت های بزرگتر داشته باشند.
انتهای پیام
source