داستان بی وای دی و اتوبوس های زاکانی ؛ فرصت های از دست رفته

بی وای دی و اتوبوس های زاکانی
بی وای دی و اتوبوس های زاکانی

هر چند خبر سرمایه گذاری یک شرکت دیگر چینی در ترکیه به سرعت در بی توجهی و بی تفاوتی سال های اخیر گم می شود، اما داستان بی وای دی و اتوبوس های زاکانی به مثابه فرصت های از دست رفته باید بارها و بارها بازخوانی شود و راهی برای رهایی از آن پیدا کرد.


فونیکس آریزو 8


فونیکس آریزو 8

به گزارش پایگاه خبری اسب بخار، انتشار خبر سرمایه گذاری یک میلیاردی بی وای دی چین در ترکیه با واکنش های زیادی همراه شد. شاید واکنش رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران را بتوان  ساده، تلخ، دردناک، گزنده و کوتاه ترین واکنش ها به این سرمایه گذاری دانست.

پس از انتشار این خبر، حسین سلاح ورزی در ایکس نوشت: «ما دو میلیارد جهت خرید اتوبوس (صرف‌نظر از قیمت) به  سیستم  خودروسازی ‎چین پرداخت می‌کنیم و خودروسازان چینی نیمی از آن (یک میلیارد دلار) را برای ساخت کارخانه خودرو در ترکیه سرمایه گذاری می‌کنند.»

گذشته از این که چه کسی این موضوع را عنوان کرده و چه کسی دو میلیارد برای خرید اتوبوس به چینی ها پرداخت کرده است، زاکانی را نه به عنوان یک فرد، یا نماینده سابق مجلس و شهردار فعلی تهران نباید بررسی کرد؛ زاکانی را باید به عنوان یک تفکر، یک جریان و در نهایت الگوی رایج مدیریت در کشور مدنظر قرار داد و تحلیل کرد. در واقع، این نوع خرید محصول یک تفکر است. تفکری که می توان آن را حاصل مدیریت گروهی و جزیره ای در صنعت خودروسازی دانست.

در واقع، جریانی که به تمام امور هم کوتاه مدت، هم سیاسی و هم کارنامه محور نگاه می کند، اما شاید این نوع تفکر در نعمت تحریم برای برخی جریان ها و گروه ها ریشه داشته باشد؛ همان گروهی که از دور زدن تحریم ها سودهای بی حساب و کتاب به جیب می زنند، همان هایی که نیاز به پاسخ‌گویی ندارند، همان افرادی که به بهانه تحریم روزانه ۲۶ میلیون دلار به چین تخفیف خرید نفت می دهند.

به گفته مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام: «گروهی با نام دور زدن تحریم می‌گویند جاده را باز نکنیم ما جاده فرعی ساختیم و روزانه یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت را می‌برند. ما پرسیدیم به چه قیمتی می‌فروشید؟ ۱۵ تا ۳۰ دلار در هر بشکه و میانگین ۲۰ دلار در هر بشکه تخفیف می‌دهند. روزی یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت ضربدر ۲۰ دلار؛ یعنی این که روزانه ۲۶ میلیون دلار از پول مردم ایران، کشاورزان و اعضای کمیته امداد به خریدار انحصاری نفت تخفیف می‌دهند.»

این موضوع در بازار خودروی کشور نیز صادق است، به نحوی که، این نوع تخفیفات را می توان با قیمت گذاری و فروش اجباری سامانه ای هم‌سنگ و هم‌تراز دانست. روشی که مانع از عرضه های متنوع و مستمر از سوی شرکت شده است و اجازه رقابت و تنظیم بازار را نمی دهد.

همین تفکر مانع از باز شدن جاده های جدید برای بهتر شدن شرایط بازار خودرو می شود، همین می شود که شهردار تهران به بهانه نوسازی ناوگان حمل و نقل و برطرف کردن نیازها بیش از دو میلیارد دلار از کشور به چین می برد؛ از یک شرکت ساختمانی واسط خرید می کند، در مقابل، بی وای دی مانند بسیاری از شرکت های بزرگ و کوچک دنیا، ترکیه و کشورهای همسایه را برای شراکت و سرمایه گذاری انتخاب می کند.

به بیان ساده تر، فروشندگان نفت با تخفیف، مجریان فروش اجباری سامانه ای، مصران قیمت گذاری دستوری، دولتی که از خودروسازی خروج نمی کند و یا کسی که از چین خرید میلیاردی انجام می دهد، فقط یک شخص نیست؛ یک تفکر است، یک شیوه مدیریت؛ مدیریتی که دست در منابع عمومی دارد، پاسخ‌گو نیست و خود را دانای کل می داند، اما بازار خودرو به مثابه جزئی از کل گویا همه چیز است.

۴.۲ امتیاز از ۹ رای

source

توسط blogcheck.ir